« همنشین | ترفند های دور کردن شیطان » |
عنایات اهل بیت
یکی از وزرا به من گفت فلانی یک خاطره ای دارد اگر رفتی فلان شهر برو خانه اش بگو خاطره رابگوید . ما فلانی را در مکه دیدیم . گفتیم یکی از وزرا آقای فلانی گفته شما یک خاطره ای داری می شود برای ما بگویی . گفت : نه .ولی حالا شما آقای قرائتی هستی می گویم .این خاطره را ۴۰ دقیقه گفت و چقدر هم گریه کرد و نعره کشید آن ۴۰ دقیقه را من ۳ دقیقه می گویم .
ایشان یک عارضه ای برایش پیدا می شود و می میرد و ایشان را می برند .
می گفت : ما وارد دنیای دیگری شدیم .
گفتند : چه کردی ؟
گفتم : کتاب هایی نوشتم . گفتند : قبول نیست .
گفتم : جبهه . گفتند : قبول نیست .
پیش نمازی . گفتند : قبول نیست .
درس خارج . گفتند : قبول نیست . بابا ! کتاب خانه ، قرض الحسنه ، هر چه می گفتنم می گفتند قبول نیست .
گفتند : اینجا چیزی ثبت نشده است . حالا می خواهی ببینی چه کردی نگاه بکن به این صفحه .
می گفت : یک صفحه ای باز شد تمام ریز کارهایم روی صفحه آمد . اقرأ کتابک.
این آقا می گفت : صفحه باز شد حالا چه بکنیم ، عبادت هایم هیچ چیز ثبت نشده است خلاف هایم همه ثبت شده است .
یک نعره کشیدم گفتم : من علی را هم دوست نداشتم .
من فاطمه را هم دوست نداشتم .
تا گفتم : من ولایت هم نداشتم .
گفتند ؛ چرا !
همین بندی که تو را نگه داشته همین بوده . تو این ها را دوست داشتی .
برگرد ! ببین کارهایت برای قیامت ثبت نشده است . برگرد و شروع کن به قرآن . تو برای قرآن کاری نکردی ….
می گفت : وقتی برگشتم ….. چشمم را که باز کردم دیدم دور سرم همه فامیل گریه می کنند .
به بچه ام گفتم : بیا جلو ! آیا من نعره هم کشیدم ؟
گفت ؛ نعره ه نکشیدی . ولی آقا جان دو ساعت طوری می لرزیدی که نمی توانستیم تخت را نگه داریم ……
کتاب نوشتن ، تفسیر نوشتن ، درس خارج گفتن ، ایدئولوژی ، جهانبینی ، هیچ کدام ذخیره قیامت آدم شک دارد می شود یا نمی شود چون کارهای ما سه تا آفت دارد : یا اولش خراب است با ریا و سمعه ، یا کار برای خداست و وسط کار غرور می گیردمان ، یا آخر کار حبط می شود .
سخنان حجت الاسلام قرائتی شنیده شده .
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
به منکر علی بگو نماز خود قضا کند
نماز بی ولای او عبادتی است بی وضو
فرم در حال بارگذاری ...