« دختر شینا | دیدار نخستوزیر سوئد با رهبر انقلاب » |
فاطمه در مراسم یهودیان
قطب راوندی روایت کرده است : جمعی از یهود عروسی داشتند ، به خدمت حضرت رسول صلی الله آمدند و گفتند ؛ ما بر تو حق همسایگی داریم و عروسی در پیش داریم ، التماس می نماییم که فاطمه را به خانه ما بفرستی که موجب مزید عزت و مکرمت ما گردد .
در این باب مبالغه بسیار کردند ، حضرت فرمود : او همسر علی بن ابی طالب علیه السلام است و در حکم اوست . ایشان التماس کردند که حضرت شفاعت نماید نزد امیرالمؤمنین و رخصت بگیرد .
غرض آن ها این بود که چون خود را به زیور بسیار آراسته بودند و جامه های فاخر پوشیده بودند ، اگر فاطمه با جامه های کهنه خود به عروسی ایشان برود ، موجب خواری و مذلت آن حضرت گردد ، پس در آن حال جبرئیل نازل شد ، جامه ها و زیورهایی از بهشت برای فاطمه آورد ، و آن حضرت با جامه ها و زیورهای بهشتی به خانه آن یهودی درآمد .
چون زنان یهود آن حضرت را با آن زیورها و نور و صفا مشاهده کردند همگی به نزد آن حضرت به زمین افتادند و بر پاهای مبارکش بوسه زدند و بسیاری به اسلام مشرف شدند .
مترجم می گوید : این قصه از این مبسوط تر و در کتب دیگر مسطور است ، چون در کتب معتبر به این نحو بود ما نیز چنین ایراد کردیم .
دیده شده در کتاب جلا ٕٕ العیون ، علامه محمد باقر مجلسی ، نشر آدینه سبز ، فصل سوم از باب دوم ، ص ۱۸۱.
سلتم خداقوت
مطلب واقعا جالبی بود
با سلام و عرض ارادت خدمت همسنگر ولایی
پای دعایم با گنه زنجیر گشته
«آقا بیا» هایم چه بیتاثیر گشته
من خواب دیدم ماه پشت ابر مانده
خوابم به هجر روی تو تعبیر گشته
هر جمعه که خورشید در حال غروب است
در چشم من غمگینترین تصویر گشته
لیلای من کم کم تو را افسانه خوانند
مجنون به راه عشق تو تحقیر گشته
آقا بیا تا عشق رنگ و بو بگیرد
دنیا بدون روی تو دلگیر گشته
از نوجوانی انتظارت را کشیدم
حالا دگر چشم انتظارت پیر گشته
ترسم که من هم با غم هجرت بمیرم
از بس که در امر فرج تاخیر گشته
امروز دنیا در پی موعود باشد
شکر خدا عشق تو عالمگیر گشته
باید بیایی تا بگیری انتقامِ
آن سورهای که با لگد تفسیر گشته
آقا الهی بشکند دست کسی که
در کوچهها با مادرت درگیر گشته
محمود مربوبی
یا علی علیه السلام
فرم در حال بارگذاری ...