دکتر فاطمه جمشیدی استاد حوزه و دانشگاه در جلسه برخط:

 

پیامبر صلی الله در مورد اهل بیت خود اینگونه فرموده اند که اینها خواص هستند ، گوشت تن آنها ، گوشت تن من است ، خون آنها ، خون من است ، هر کس این ها را ازار دهد مرا آزار داده است ، هر کس به این ها اندوه بدهد مرا اندوهناک کرده است . هر کس با این ها دوست باشد با من دوست است .

نکات تربیتی بسیاری در این حدیث وجود دارد که چقدر خوب است که انسان بتواند این مراتب تربیتی را رعایت کند و همچنین در حق فرزندان خود دعا کند .

کلیدواژه ها: حدیث کسا
   جمعه 17 دی 1400نظر دهید »

 

❇️حضور مدیریت و کادر مدرسه علمیه کوثر ورامین در منزل شهید مسعود میرزایی از شهدای دهم دی ماه و گفتگو با همسر ایشان خانم خدام

کلیدواژه ها: دیدار با شهدا, شهدا
   یکشنبه 12 دی 1400نظر دهید »

دروغ‌گو پروری


اگر روش معلم این باشد که دانش‌آموز باید از او حساب ببرد، شاگرد به ‌دروغ گفتن تشویق می‌شود و برای توجیه کاری که نکرده است [تکلیف انجام نداده]، دروغ می‌گوید؛

مثلاً دانش آموزی شب خوابیده یا به میهمانی رفته و تکلیفش را انجام نداده است، اگر راست بگوید معلم این را به‌حساب پررویی او می‌گذارد؛ ولی اگر به‌دروغ بگوید دیشب سرم درد می‌کرد، او را شاگردی می‌شناسد که از معلمش حساب برده است

وقتی این‌طور می‌شود و معنی حساب بردن این باشد، کار دگرگون می‌شود.

چون وقتی راست بگوید، چوب می‌خورد و حرف بد می‌شنود؛ ولی وقتی دروغ بگوید، معاف می‌شود و شخصیت او در امان می‌ماند

این در رابطه پدر و مادری هم صادق است که فرزند را به دلیل راست‌گویی، عقوبت می‌کنند. ازاینجا، فرزند یا شاگرد، بین دروغ و در امان ماندن از عقوبت، رابطه می‌بیند و دروغ را به‌عنوان سپر بلای شخصیت خود، قبول می‌کند

 

بخشی از سخنان آیت‌الله حائری شیرازی (رضوان‌الله تعالی علیه)

 

   شنبه 4 دی 1400نظر دهید »

غذا و کار پاک ، شرط استجابت دعا

 

همیشه دعا کنید، نگویید خدا قضا و قدرش را مشخص کرده است اگر بخواهد می دهد و نخواهد نمیدهد نه این جور نیست … بنده ایی که دهان خود را بسته و گدایی نمی کند خدا به او چیزیی نمی دهد باید خدا خدا کنید خدا را صدا کنید خدا هم دوست دارد بنده اش بگوید یا الله . مسلما هیچ یا الله ایی بی جواب نمی ماند پس دعا کنید و خدا هم اجابت می کند اگر اعتنا نکنید به شما نمی دهد پس دعا لازم است.

ما مخلوق هستیم باید عرض حاجت کنیم گدایی خدا عزت است اصلا این گدایی فن خاصی دارد یک آدابی دارد دل سوخته چشم گریان و مضطر می خواهد و این ها شرط دارد باید غذایت و کارت پاک باشد تا دعایت استجاب شود بعدش هم باید امر به معروف و نهی از منکر نمود باید این دو رکن اساسی نیز در زندگی یتان باشد تا دعاهایتان به اجابت برسد.

وقتی مردم گناه می کنند، موسیقی حرام گوش میدهند، ربا خواری حرام می کنند ، آنها را امر به معروف و نهی از منکر کنید اگر امر به معروف و نهی از منکر نکنید مطمئن باشید کفار و اشرار بر شما مسلط می شوند و هرچه هم خوبان دعا کنند چون محیط و جامعه محیط امر به معروف و نهی از منکر نیست دعای خوبان هم اجابت نمی شود.

 

 

آیت الله ضیاء آبادی ، بانگ تقوا ، ص ۲۲

   چهارشنبه 21 مهر 14001 نظر »

خوبی ها از آن خداست … 

 اگر دیدید خدوم هستید، خدمتگزارید، آداب معاشرت را خوب یاد دارید ، اخلاق حسنه ، عفت و عصمت دارید، این مال خود شما نیست ، بلکه به لطف الهی نصیب شما شده است. اگر لطف الهی نباشد، ما هم از هتّاکان و سفّاکان و افراد ناجور می شویم.

پس اگر خدای تعالی اخلاق فاضلۀ انسانی نصیب شما کرد ، غرور پیدا نکنید که ماهستیم که این کاره ایم،(نه) تو نیستی.

اگر حفظ و نگهداری الهی نباشد، آدم هر گونه  خلافی می کند. نفس بشری این چنین نفسی است؛ خطرناک است… فَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لَکُنتُمْ مِنْ الْخَاسِرِینَ . اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود ، مسلما از زیانکاران بودید. ( ۶۴/بقره)


اکبر اسدی ، نردبان آسمان ( مجموعه درس های اخلاق آیت الله بهاء الدینی) ، قدسیان ، چاپ دوازدهم ، ص ۱۴۹

کلیدواژه ها: کبر و غرور
   سه شنبه 20 مهر 1400نظر دهید »

حرکت پیامبر(ص) به سوی غار در لیله المبیت


به چه علت در لیله المبیت،رسول الله(ص) مستقیما به مدینه نرفته و به غار ثور رفتند؟


چون دشمن به دنبال پیامبر و در تعقیب پیامبر بود .
پیامبر پس از خبر از قصد ترور خود شبانه از مکه خارج و علی ع را در جای خود نهاد و این شب معروف به لیله المبیت شد .
در هنگام خروج مخفیانه با ابوبکر برخورد و او را همراه خود برد .
و پس از یک یا چند روز ماندن در غار ثور و ناامیدی قریش از دست یافتن به پیامبر ، پیامبر راهی مدینه گردید .

 

در شب پنجشنبه اوّل ماه ربیع الاول (سال چهاردهم بعثت) رسول خدا(ص) از مکه بیرون رفت و در همان شب علی(ع) در بستر رسول خدا خوابید و آن شب را لیلة المبیت گفتند.


آن حضرت برای رفتن به یثرب می بایست به شمال مکه می رفت؛ اما برای گمراه کردن مشرکان، راه جنوب را برگزید و به کوه ثور رسید. آن حضرت، به همراه ابوبکر وارد غار ثور شد و مدت سه روز در آن مخفی بود. مشرکان تا نزدیکی غار ثور آمدند، اما به اعجاز الهی، عنکبوتان تارهایی را بر درِ غار تنیدند تا مشرکان را از رفتن به درون آن منصرف کنند؛ چراکه آنان با دیدن تارهای عنکبوت تصور کردند کسی وارد غار نشده است!

علت آن هم آگاهی پیامبر(ص) از نقشه مشرکان قریش برای ترور بود که برخی بیان می‌دارند که آیه وَ إِذْ یمْکرُ بِک الَّذینَ کفَرُوا لِیثْبِتُوک أَوْ یقْتُلُوک أَوْ یخْرِجُوک وَ یمْکرُونَ وَ یمْکرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیرُ الْماکرینَ (ترجمه: هنگامی که کافران ضد تو حیله کنند تا تو را زندانی کنند یا بکشند یا تبعید نمایند آنان با خدا از در حیله وارد می‌شوند خداوند حیله می‌کند و خداوند بهترین حیله کنندگان است.)[ انفال–۳۰] درباره همین خبردادن به پیامبر(ص) نازل شده است. لیلة المبیت شبی است که پیامبر(ص) به امر الهی از مکه به مدینه هجرت کرد و به سبب تصمیم سران قریش بر قتل آن حضرت، از علی(ع) خواست تا به جای او در بسترش بخوابد و مشرکان متوجه عدم حضور پیامبر نشوند.

خداوند در عظمت این جانفشانی علی(ع) آیه «وَمِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ»﴿۲۰۷﴾ (ترجمه: و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا می‌فروشد، و خدا نسبت به [این‌] بندگان مهربان است.)[ بقره–۲۰۷] را نازل فرمود. حضور در غار ثور رسول خدا در شب اول ربیع الاول رهسپار غار ثور شد و ابوبکر بن ابوقحافه نیز با وی همراه گشت و پس از سه روز که در غار ثور ماندند، در شب چهارم ربیع الاول راه مدینه را در پیش گرفتند.

شروع همراهی ابوبکر با پیامبر (ص) چندان مشخص نیست و برخی گفته‌اند پیامبر (ص) در راه اتفاقی ابوبکر را دید و همراه خود برد. همچنین نقل دیگری است که پیامبر (ص) در شب حمله مشرکان به خانه ابوبکر رفت و از آنجا به طرف غار ثور رهسپار شد .قول سومی است که بیان می‌دارد ابوبکر به سراغ پیامبر (ص) آمد و علی (ع) او را به مخفیگاهش راهنمایی کرد.

 

منابع جهت مطالعه :
فروغ ابدیت ، جعفر سبحانی
الصحیح من سیره النبی الاعظم ، جعفر مرتضی عاملی

   پنجشنبه 15 مهر 1400نظر دهید »

حدیث سلسله الذهب

ورود امام به نیشابور و بیان حدیث سلسلة الذهب مهم ترین واقعه ی ماندگار این سفر است. در مسیر سفر خراسان، حضرت رضا(علیه السلام) با عبور از شهرهای مختلف، به نیشابور رسیدند و با استقبال باشکوه مردم آن شهر روبه رو شدند؛ به گونه ای که دانشمند اهل سنت، حاکم نیشابوری شافعی، می نویسد: «به هنگام استقبال از امام، گروهی گریان و زار بودند و عده ای خود را به خاک می ساییدند و برخی نیز پای اشتر امام را می بوسیدند.»[ ابن صباغ، الفصول المهمة، ج۲، ص ۱۰۰۲. ] گزارش حاکم نیشابوری در تاریخ نیشابور[ متأسفانه اثری از کتاب تاریخ نیشابور نیست و گزارش های این کتاب در متون حدیثی علمای شیعه و سُنیِ پس از آن درج است. ] خواندنی است.

 

او می نویسد: «وقتی حضرت رضا(علیه السلام) وارد نیشابور شد، سوار بر قاطری خاکستری رنگ بود. در بین راه، دو پیشوای حافظ حدیث پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، ابوزرعه و محمدبن اسلم طوسی، مهار استر آن جناب را گرفته و عرض کردند: آقای ما، ای پیشوایی که فرزند ائمه ی طاهرینی، ای بازمانده ی نژاد پسندیده، تو را به حق اجداد ارجمندت قسم می دهیم سایبان مهد را یک طرف فرما تا جمال مبارک شما را ببینیم و حدیثی از اجداد خود بیان کن که یادبودی برای ما باشد.
امام استر را نگه داشت و سایبان را کناری زد. چشم جمعیت به جمال انورش روشن شد. گیسوان مبارکش شبیه گیسوان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بود. تمام طبقات ایستاده محو در تماشای رخسار مبارکش بودند. بعضی با مشاهده ی آن جناب، فریادی از شادی کشیدند. عده ای واله گونه اشک شوق می ریختند از این موهبت [و] هر کدام به طریقی ابراز احساسات می کردند. بعضی از شوق، گریبان چاک می زدند و خویش را در خاک می انداختند و لجام استر را می بوسیدند. [برخی نیز] گردن برافراشته تا آن جناب را مشاهده کنند. تا ظهر به طول انجامید. در این موقع، نویسندگان و قضات فریاد کشیدند: مردم گوش کنید و حفظ نمایید. فرزند پیامبر را نیازارید [و] ساکت باشید. ۲۴هزار قلمدان خارج شد، غیر از کسانی که دوات به کار بردند.»[ اربلی، کشف الغمة، ج۲، ص ۳۰۸. ]
آن گاه امام رضا(علیه السلام) که در عَماری (کجاوه) نشسته بودند، سر بیرون آورده و فرمودند:

«از پدرم، موسی بن جعفر شنیدم که گفت: از پدرم جعفر بن محمد شنیدم که گفت: از پدرم محمد بن علی شنیدم که گفت: از پدرم علی بن الحسین شنیدم که گفت: از پدرم حسین بن علی شنیدم که گفت: از پدرم امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب شنیدم که گفت: از پیامبر شنیدم که گفت: از خدای عزوجل شنیدم که گفت: «لااله الّا اللّه حصنی، فمن دخل حصنی أمن من عذابی»؛ «لا اله الا اللّه دژ من است؛ پس هرکس به دژ من درآید، از عذاب من ایمن خواهد بود».»


اسحاق بن راهویه گوید: «چون کاروان به راه افتاد، امام فریاد زدند: بشروطها و أنا من شروطها؛ (با وجود شرط های آن و من از شرط های آنم.)»[صدوق، التوحید، ص ۲۵؛ مناوی، فیض القدیر، ج۴، ص ۴۸۹. ]

مقصود این است که اقرار به کلمه ی توحید هنگامی سبب نجات است که جامعه به دست حاکم الهی اداره شود و حکومت به حق باشد تا مردم بتوانند به حقیقت توحید برسند؛ زیرا حقیقت توحید، پرستش خدای یگانه است بدون هیچ شریکی. این حدیث به سلسلة الذهب (زنجیر طلا) معروف است؛ زیرا رجال سند آن تا حضرت جبرئیل، همه از معصومان(علیهم السلام) هستند؛ همچنین از احادیث قدسی نیز محسوب می شود؛ چون گوینده ی آن ذات اقدس الهی است.

 

پرسمان

   چهارشنبه 14 مهر 1400نظر دهید »

چرا پیکیر مکفون امام حسن علیه السلام تیرباران شد ؟ 

 

معاويه براي اجراي نقشه‌هاي شوم خود و زمينه‌سازي ولايت عهدي يزيد، فقط امام مجتبي ـ عليه السلام ـ را مانع مي‌ديد ، لذا نقشة قتل آن حضرت را طرح كرد و از همان روزهاي نخست با تحريك عوامل خود حتي در درون خانوادة امام ـ عليه السلام ـ نقشه‌هايش را به اجرا درآورد. در هنگام حركت آن حضرت از كوفه به مدينه نقشة شهادت امام به طور زيركانه‌اي طرح شد، به گونه‌اي كه شخص كوري با عصاي مسموم به امام حمله برد و امام را مجروح كرد ، ولي امام ـ عليه السلام ـ نجات يافت، بلاذري مي‌گويد: كه معاويه به دختر سهيل بن عمرو گفت: صد هزار دينار به تو مي‌دهم كه به امام سمّ بخوراني، و در پايان معاويه توسط دختر اشعث (جُعْده) نقشة قتل امام را به وسيلة سم اجرا كرد. همچنين ابن خلدون مي‌نويسد: (يزيد با وعدة ازدواج به جُعْده سبب شهادت امام شد.)

سرانجام امام مجتبي ـ عليه السلام ـ در 28 صفر سال 50 و به نقلي 51 هجري به دست جُعْده همسرش به شهادت رسيد.

امام وصيت كرده بود كه او را نزديك قبر پيامبر گرامي ـ صلي الله عليه وآله ـ دفن كنند و اگر ممانعت كردند در كنار قبر مادرش دفن كنند.

دار و دستة بني اميه به سركردگي معاويه مانع از دفن امام در كنار قبر رسول خدا شدند و عايشه هم در اين ماجرا آتش بيار معركه بود، و سوار بر قاطري جلوي جنازة امام ايستاد و از دفن امام در خانة رسول خدا ممانعت كرد و گفت: آيا مي‌خواهيد كسي را كه من دوست ندارم، در خانة من دفن كنيد، در همان حال ابن عباس جلو آمد و به عايشه گفت:

يك روز سوار بر شتر شدي (اشاره به جنگ جمل) يك روز هم بر قاطر سوار شدي براي جلوگيري از دفن جنازة پسر رسول خدا، اگر زنده بماني يك روز هم سوار بر فيل مي‌شوي تا خانة كعبه را خراب كني. تو 9/1 از يك هشتم خانة رسول خدا را به ارث مي‌بري، چطور آن را تصرّف كردي؟

 

امام حسين ـ عليه السلام ـ مانع از درگيري خونين شد و جنازه را به طرف بقيع حركت دادند و سرانجام امام مجتبي ـ عليه السلام ـ در قبرستان بقيع و در كنار قبر مادر بزرگ خود فاطمه بنت اسد مدفون شد، وقتي خبر شهادت امام به معاويه رسيد، تكبير گفت و سجده شكر به جا آورد و اطرافيانش نيز چنين كردند.[1]در قسمت‌هايي از زيارت جامعه، خطاب به امام حسن ـ عليه السلام ـ ماجراي شهادت آن حضرت را از زبان امام باقر ـ عليه السلام ـ چنين نقل مي‌كند:
يا مواليّ …. وشهيد فوق الجنازه قد شكّت بالمهام الكفانه[2] اي سروران من…! بعضي از شما شهيدي هستيد كه دشمنان اسلام بر جنازة شما تيراندازي كردند، به طوري كه كفنتان سوراخ سوراخ گرديد….
ابن شهر آشوب مي‌گويد: به هنگام بردن جنازة امام حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ به سوي بقيع، افراد شرور و پست به پشتيباني امويان به جنازة آن حضرت تيراندازي كردند،[3] به طوري كه هنگام دفن هفتاد تير از بدن آن حضرت جدا نمودند،[4] «وَرَموا بِالنبال جنازته حتي سَلَّ منها سبعون نَبلاً[5]» جنازة آن حضرت را تيرباران كردند، تا جايي كه هفتاد چوبة تير به تابوت آويخته شد
——————————————
[1] ـ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 42 به نقل از تاريخ تحليلي و سياسي اسلام‌، علي اكبر حسني، چاپ اول (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1373) ص 480.
[2] ـ بحارالانوار، ج 99، ص 166.
[3] ـ احمد زماني، حقايق پنهان، چاپ اول (قم: دفتر تبليغات اسلامي، 1375) ص 306.
[4] ـ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 50.
[5] ـ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 44.

   سه شنبه 13 مهر 1400نظر دهید »

سید محسن محمودی : حوزه علمیه خواهران ورامین باید محور فعالیتهای فرهنگی و تبلیغات باشد .

 

حجت الاسلام و المسلمین سید محسن محمودی در مراسم افتتاحیه سال تحصیلی جدید که در مدرسه علمیه کوثر ورامین و در جمع نوورودان این مدرسه برگزار شد ضمن تبریک به مناسبت هفته دفاع مقدس و شروع سال تحصیلی جدید گفت: زنان به خصوص زنان شهرستان شهید پرور ورامین در عرصه دفاع مقدس همواره سنگرداران بودند .
سید محسن محمودی در جمع نو ورودان سال تحصیلی۱۴۰۰__ ۱۴۰۱ گفت: ورودی های امسال حدود ۵۰ نفر بودند و از این تعداد ۲۰ نفر به عنوان طلبه و سرباز امام زمان پذیرفته شده است.
سید محسن محمودی افزود : حوزه علمیه خواهران ورامین باید محور فعالیتهای فرهنگی و تبلیغ شهرستان ورامین باشد.

سید محسن محمودی با اشاره به شبهات فراوان در شبکه‌های اجتماعی اظهار داشت : وظیفه پاسخ دادن به این شبهات خواهران و طلاب خواهر هستند و باید از این ظرفیت به نحو احسنت استفاده کرد.

محسن محمودی افزود: حوزه های علمیه خواهران شهرستان ورامین جزو بهترین حوزه های سراسر کشور هستند . و در طی ۲۵ سالی که از افتتاح این حوزه می گذرد ، ۶۰۰ خواهر طلبه در این حوزه درس خواندند و از این تعداد ۳۱۰ فارغ التحصیل یا دانش آموخته داشته است .

حجت‌الاسلام و المسلمین محمودی ضمن اشاره به بالا بودن سطح سواد علمی و فرهنگی خواهران طلبه به انتقاد از عملکرد وزارت آموزش و پرورش پرداخت و بیان داشت : چرا تاکنون از خواهران طلبه به عنوان معلمان فرهنگی و دینی در مدارس استفاده نشده و نمی‌شود و این خود یک ظلم بزرگ به فرزندان این سرزمین است .

وی افزود: باید ارتباط تنگاتنگی میان مدارس و حوزه های علمیه وجود داشته باشد تا مدارس بتوانند از ظرفیت‌های علمی و معنوی حوزه‌های علمیه در جهت ارتقاء سطح علمی و مذهبی دانش آموزان بهترین بهره را ببرند.

سید محسن محمودی در پایان گفت : باعث افتخار است که خواهران طلبه در شرایط کرونایی فعالیت‌های بسیار خوبی را چه در سطح شهرستان و چه در سطح کشور انجام دادند .



   شنبه 3 مهر 1400نظر دهید »

1 ... 7 8 9 ...10 ... 12 ...14 ...15 16 17 ... 252

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 251
  • دیروز: 1047
  • 7 روز قبل: 7338
  • 1 ماه قبل: 29661
  • کل بازدیدها: 1016131
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 11
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 12
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 15
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
 
مداحی های محرم