یکتا پرستی 

(آيه ۲۶)- توحيد , سخن جاويدان انبياء: در اينجا اشاره كوتاهى به سرگذشت ابراهيم و ماجراى او با قوم بت ‏پرست بابل شده است، تا بحث نكوهش تقليد را كه در آيات قبل آمده بود تكميل كند، زيرا اولا: ابراهيم (ع) بزرگترين نياى عرب بود كه همه او را محترم مى ‏شمردند، هنگامى كه او پرده ‏هاى تقليد را مى ‏درد اينها نيز اگر راست مى ‏گويند بايد به او اقتدا كنند. ثانيا: بت‏ پرستانى كه ابراهيم در مقابل آنها قيام كرد به همين استدلال واهى (پيروى از پدران) تكيه مى‏ كردند، و ابراهيم هرگز آن را از آنها نپذيرفت. نخست مى‏ فرمايد: «به خاطر بياور هنگامى كه ابراهيم به پدرش (عمويش آزر) و قوم بت ‏پرستش گفت من از آنچه شما مى‏ پرستيد بيزارم»! (وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنِي بَراءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ).  

(آيه ۲۷)- و از آنجا كه بسيارى از بت‏ پرستان خدا را نيز پرستش مى ‏كردند ابراهيم بلافاصله او را استثناء كرده، مى ‏گويد: «مگر آن خدايى كه مرا آفريده كه او هدايتم خواهد كرد» (إِلَّا الَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ). او در اين عبارت كوتاه هم استدلالى براى انحصار عبوديت به پروردگار ذكر مى ‏كند زيرا معبود كسى است كه خالق و مدبر است، و همه قبول داشتند كه خالق خداست و هم اشاره به مسأله هدايت تكوينى و تشريعى خداست كه قانون لطف آن را ايجاب مى‏كند.

 (آيه ۲۸)- ابراهيم نه تنها در حيات خود طرفدار اصل توحيد و مبارزه با هرگونه بت ‏پرستى بود، بلكه تمام تلاش و كوشش خود را به كار گرفت كه (كلمه توحيد هميشه در جهان باقى و برقرار بماند. چنانكه آيه شريفه مى‏ گويد: «او آن (كلمه توحيد را كلمه باقيه در فرزندان و اعقاب خود قرار داد تا به سوى خدا بازگردند» (وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ). جالب اين كه امروز تمام اديانى كه در كره زمين دم از توحيد مى ‏زنند از تعليمات توحيدى ابراهيم (ع) الهام مى ‏گيرند، و سه پيامبر بزرگ الهى «موسى» (ع) و «عيسى» (ع) و محمد صلّى اللّه عليه و اله از دودمان او هستند، و اين دليل صدق پيشگويى قرآن در اين زمينه است.

 (آيه ۲۹)- اين آيه در حقيقت پاسخ به اين سؤال است: با اين حال چگونه خداوند مشركان مكه را عذاب نمى ‏كند؟ مگر در آيات قبل نخوانديم «ما از اقوام گذشته كه انبيا را تكذيب كردند انتقام گرفتيم»؟! در پاسخ مى‏گويد: «بلكه اين گروه (مشركان مكّه‏) و پدران آنها را از مواهب دنيا بهره‏مند ساختم تا حق و فرستاده آشكار الهى به سراغ آنان آمد» (بَلْ مَتَّعْتُ هؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّى جاءَهُمُ الْحَقُّ وَ رَسُولٌ مُبِينٌ).‏  ما تنها به حكم عقل به بطلان شرك و بت‏ پرستى و حكم وجدانشان به توحيد قناعت نكرديم، و براى اتمام حجت آنها را مهلت داديم تا اين كتاب آسمانى كه سراسر حق است، و اين پيامبر بزرگ صلّى اللّه عليه و اله براى هدايت آنان قيام كند.

 (آيه ۳۰)- ولى عجب اين كه: «هنگامى كه حق (قرآن) به سراغ آنها آمد (به جاى اين كه به اصلاح و جبران خطاهاى گذشته خويش پردازند گروه كثيرى به مخالفت برخاستند و) گفتند: اين سحر است و ما نسبت به آن كافريم» (وَ لَمَّا جاءَهُمُ الْحَقُّ قالُوا هذا سِحْرٌ وَ إِنَّا بِهِ كافِرُونَ).


دیده شده در برگزیده تفسیرنمونه ،آیت‌الله مکارم شیرازی ، ج ۴، ۳۵۸. سوره زخرف.

   دوشنبه 20 اردیبهشت 13951 نظر »

دیدار فرماندهان نیروی انتظامی با رهبر انقلاب 

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در دیدار فرماندهان و مسئولان نیروی انتظامی، «امنیت» را موضوعی «درجه یک» خواندند و با تأکید بر نظارت کامل و جدی مسئولان نیروی انتظامی بر «سلامت فکر و عمل و اخلاق کارکنان» و «تأمین امنیت اجتماعی و اخلاقی»، افزودند: برنامه‌ها را بر «عقل و منطق»، «عزم و اقتدار» و «قانون‌گرایی و عطوفت» استوار کنید تا تصویری کاملاً مطلوب از ناجا در ذهن مردم قدرشناس ترسیم شود.

 

رهبر انقلاب با اشاره به چند رویداد مهم ماه‌های اخیر از زحمات و تلاش‌های فرماندهان و کارکنان نیروی انتظامی و وزیر محترم کشور در برقراری امنیت در مراسم دهه‌ی فجر و راه‌پیمایی ۲۲ بهمن، برگزاری همراه با آرامش و امنیت دو مرحله‌ی انتخابات مجلس شورای اسلامی و همچنین انتخابات مجلس خبرگان، و حضور مسئولانه در راه‌های مواصلاتی کشور در ایام سفرهای نوروزی، تشکر و قدردانی کردند.

ادامه »

   یکشنبه 19 اردیبهشت 13953 نظر »


(آيه ۲۱)- در اين آيه به دليل ديگرى كه ممكن است آنها به آن استدلال كنند اشاره كرده، مى ‏گويد: «يا اين كه ما كتابى را پيش از اين كتاب به آنها داده ‏ايم و آنها به آن تمسّك مى ‏جويند»؟! (أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ). يعنى آنها براى اثبات اين ادعا بايد يا به دليل عقل متمسك شوند، يا به نقل، در حالى كه نه دليلى از عقل دارند، و نه دليلى از نقل، تمام دلائل عقلى دعوت به توحيد مى‏ كند، و همه انبيا و كتب آسمانى نيز دعوت به توحيد كردند.  

(آيه ۲۲)- در اين آيه به بهانه اصلى آنان اشاره كرده كه آن هم در واقع خرافه‏اى بيش نيست كه پايه خرافه ديگرى شده است، مى ‏فرمايد: «بلكه آنها مى ‏گويند: ما نياكان خود را بر مذهبى يافتيم و ما نيز به آثار آنها هدايت شده ‏ايم» (بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‏ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‏ آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ). در حقيقت آنها دليلى جز «تقليد كوركورانه» از پدران و نياكان خود نداشتند و عجب اين كه خود را با اين تقليد هدايت يافته مى ‏پنداشتند، در حالى كه در مسائل اعتقادى و زير بنايى فكرى هيچ انسان فهميده و آزاده‏اى نمى‏ تواند متكى بر تقليد باشد آن هم به صورت تقليد «جاهل از جاهل».

ادامه »

   یکشنبه 19 اردیبهشت 13954 نظر »

شرافت ماه شعبان


اين ماه براى سالك الى الله بسيار با ارزش است . يكى از شبهاى قدر در اين ماه مى باشد و كسى در آن متولد شده كه خداوند بواسطه او وعده پيروزى به تمامى دوستان ، پيامبران و برگزيدگانش - از زمانى كه پدر ما حضرت آدم (على نبينا و آله و عليه السلام ) در زمين ساكن شده - داده است وعده داده ، بوسيله او،« بعد از پر شدن زمين از ظلم و جور، آن را پر از قسط و عدل نمايد » كه در جاى خود بطور مفصل به آن خواهيم پرداخت .

و از مقام آن همين بس كه ماه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بوده و حضرتش (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمودند:« شعبان شهرى ؛ رحم الله من اعاننى على شهرى ؛ شعبان ماه من است ، خداوند كسى را كه مرا در ماهم يارى كند، بيامرزد.» كسى كه از اين دعوت بزرگ آگاه شود، بايد بكوشد كه از دعوت شدگان اين دعوت گردد. اين جانشين و برادر او اميرالمؤ منين است كه مى فرمايد:« ما فاتنى صوم شعبان مذ سمعت منادى رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) ينادى فى شعبان ؛ فلن يفوتنى ايام حياتى ان شاء الله ؛ از زمانى كه نداى منادى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) را كه براى روزه اين ماه ندا مى كرد شنيدم ، هيچگاه روزه اين ماه را از دست نداده و در تمام عمرم آن را از دست نخواهم داد؛ اگر خدا بخواهد.» اين درباره روزه اين ماه بود؛ و مى توان كمك به آن حضرت (صلى الله عليه و آله و سلم ) را از جهات ديگر مانند نماز، صدقه ، مناجات و تمام كارهاى خير با روزه اين ماه مقايسه نمود.

 

 اعمال مهم در این ماه 

ادامه »


موضوعات: متفرقه, مناسبتها
   یکشنبه 19 اردیبهشت 13953 نظر »


(۱۶)- در اين آيه براى محكوم كردن اين تفكر خرافى از ذهنيات و مسلمات خود آنها استفاده مى ‏كند، چرا كه آنها جنس مرد را بر زن ترجيح مى ‏دادند، و اصولا دختر را ننگ خود مى‏ شمردند، مى‏ فرمايد: «آيا از ميان مخلوقاتش دختران را براى خود انتخاب كرده و پسران را براى شما برگزيده است» (أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَناتٍ وَ أَصْفاكُمْ بِالْبَنِينَ). به پندار شما مقام دختر پايين‏تر است، چگونه خود را بر خدا ترجيح مى ‏دهيد؟ سهم او را دختر، و سهم خود را پسر مى ‏پنداريد؟!


 (آيه ۱۷)- باز همين مطلب را به بيان ديگرى تعقيب كرده، مى ‏گويد: «در حالى كه هرگاه يكى از آنها را به همان چيزى كه براى خداوند رحمان شبيه قرار داده [به تولد دختر] بشارت دهند صورتش (از فرط ناراحتى) سياه مى ‏شود، و خشمگين مى ‏گردد»! (وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِما ضَرَبَ لِلرَّحْمنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ). اين تعبير به خوبى حاكى از تفكر خرافى مشركان ابله در عصر جاهليت در مورد تولد فرزند دختر است كه چگونه از شنيدن خبر ولادت دختر ناراحت مى‏ شدند در عين حال فرشتگان را دختران خدا مى ‏دانستند!

ادامه »

   شنبه 18 اردیبهشت 13954 نظر »


پیامبر بزرگ : 

«هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى‏ وَ دِينِ الْحَقّ‏ِ لِيُظْهِرَهُ عَلىَ الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون‏» (توبه/۳۳)

«او كسى است كه پيامبر خود را براى هدايت مردم فرستاد، با دينى درست و بر حق، تا او را بر همه دينها پيروز گرداند، هر چند مشركان را خوش نيايد.»

 

«یاایها الذین امنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم واعلموا ان الله یحول بین المرء و قلبه و انه الیه تحشرون» ( سوره انفال / ۲۴) 

(ای کسانیکه ایمان آورده اید،خدا و رسولش را زمانیکه شما را به سوی آنچه زنده تان می سازددعوت می کنند، اجابت کنید وبدانید که خدا بین انسان و قلبش حائل می شود وبدانید که به سوی او محشور می شوید)،

 

حدیث : 

النبی ( صلی الله و علیه و آله و سلم ) یا بنی عبدالمطلب ! أِنی والله ما أعلم شاب فی العرب .… پیامبر صلی الله فرمودند : ای پسران عبدالمطلب ! به خدا سوگند که من جوانی را در عرب نمی شناسم که برای قوم خود چیزی بهتر از آن آورده باشد که من برای شما آوردم ؛ من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام ، خدای متعال به من فرمان داده است تا شما را به سوی او بخوانم .۱


دیده شده در کتاب الحیاه ، ترجمه احمد آرام ، انتشارات دلیل ما ،جلد اول ، باب نخست ، شناخت حجت ، ص ۲۴۰

   شنبه 18 اردیبهشت 13954 نظر »

 

امام علی(ع) می فرماید: «أفامرهم الله بالاختلاف فأطاعوه أم نهاهم عنه فعصوه…۱

خطبه ۱۸ نهج البلاغه گوشه ای از استدلال امیرمؤمنان(ع) در خصوص کسانی است که به نام دین برای خودشان وجهه ای به دست آورده اند و برای منافع خود تا جایی پیش رفته اند که حتی حلال خدا را نیز حرام کرده اند. در این خطبه روی سخن، آدم های معمولی و کوچه و بازار نیست، بلکه همه آنانی است که مردم آنها را به عنوان نمایندگان دین می شناسند. اختلاف و بی تقوایی در میان خواص اهل دین، صدمات و لطمات جبران ناپذیری را وارد می کند؛ کما اینکه از صدر اسلام تا کنون بیشترین ضربه را همین افراد منافق، خواصِ دنیاطلب و متنسّکان جاهل زده اند و هر کدام از این گروه ها خطراتی را به همراه دارند که باید مراقب کید آنان بود. خواص دنیا طلب در «لحظه لازم» به دلیل وابستگی به ثروت، قدرت، شهرت و … سکوت می کنند و حتی ممکن است کارشان به جایی برسد که چون شریح قاضی حکم قتل حسین(ع) را هم امضا کنند. کسانی که غائله «سقیفه» یا جنگ جمل، نهروان و صفین را به وجود آوردند، مردمان معمولی نبودند! روی خطاب در این خطبه به خواص منحرف زمان حضرت امیر(ع) است؛ اما نحوه استدلال منحصر به زمان خاص نیست و می تواند همه زمان ها را در برگیرد؛ زیرا حضرت به وحدت خدا، پیامبر و کتاب اشاره می کند و آن را مایه وحدت می داند و نیز اشاره می کند که دین خاتم، دین ناقصی نیست و به این گونه، عقل و خرد را برای درک و فهم دین وارد می سازد. آن حضرت می خواهد بفرماید: هر گاه شما به شکل استدلالی به نقص دین رسیدید، آن وقت اختلاف کنید (که البته هرگز نخواهید رسید)


۱- نهج البلاغه ، خطبه ۱۸

۲- دیده شده در سایت پایگاه اطلاع رسانی حوزه .http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4180/6616/76553/قرآن-و-اتحاد-اسلامی

   جمعه 17 اردیبهشت 13953 نظر »

(آيه ۱۳)- اين آيه هدف نهايى آفرينش اين مراكب را چنين بازگو مى‏ كند: «تا بر پشت آنها به خوبى قرار گيريد سپس هنگامى كه بر آنها سوار شديد، نعمت پروردگارتان را متذكّر شويد و بگوييد: پاك و منزه است كسى كه اين را مسخّر ما ساخت، و گر نه ما توانايى تسخير آن را نداشتيم» (لِتَسْتَوُوا عَلى‏ ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ).

 (آيه ۱۴)- در اين آيه گفتار مؤمنان راستين را به هنگام سوار شدن بر مركب اين گونه تكميل مى‏ كند: «و ما به سوى پروردگارمان باز مى ‏گرديم» (وَ إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ). اين جمله اشاره‏اى به مسأله معاد است چرا كه هميشه توجه به آفريدگار و مبدأ، انسان را متوجه معاد نيز مى ‏سازد. و نيز اشاره‏اى است به اين معنى كه مبادا هنگام سوار شدن و تسلّط بر اين مركبهاى راهوار مغرور شويد، و در زرق و برق دنيا فرو رويد، بلكه به ياد انتقال بزرگتان از اين جهان به جهان ديگر باشيد.  

(آيه ۱۵)- چگونه ملائكه را دختران خدا مى‏ خوانيد؟ بعد از تحكيم پايه ‏هاى توحيد از طريق بر شمردن نشانه‏ هاى خداوند در نظام هستى و نعمتها و مواهب او، در اينجا به نقطه مقابل آن يعنى مبارزه با شرك و پرستش غير خدا پرداخته نخست به سراغ يكى از شاخه ‏هاى آن يعنى پرستش فرشتگان مى‏ رود و مى ‏فرمايد: «آنها براى خداوند از ميان بندگانش جزئى قرار دادند» (وَ جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبادِهِ جُزْءاً). تعبير به «جزء» هم بيانگر اين است كه آنها فرشتگان را فرزندان خدا مى‏ شمردند زيرا هميشه فرزند جزئى از وجود پدر و مادر است كه به صورت نطفه از آنها جدا مى ‏شود. و نيز بيان كننده پذيرش عبوديت آنهاست چرا كه فرشتگان را جزئى از معبودان در مقابل خداوند تصور مى‏ كردند. سپس مى ‏افزايد: «انسان كفران كننده آشكارى است» (إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ مُبِينٌ). به جاى اين كه سر بر آستان خالق و ولى نعمت خود بسايد راه كفران پيش گرفته به سراغ مخلوقاتش مى ‏رود.

 

دیده شده در برگزیده تفسیر نمونه آیت‌الله مکارم شیرازی ، ج ۴ ، ص ۳۵۰ ( سوره مبارکه زخرف) 

   جمعه 17 اردیبهشت 13952 نظر »


(آيه۱۱)- سومين موهبت را كه مسأله نزول آب باران و احياى زمينهاى مرده است در اين آيه به اين صورت مطرح مى ‏كند «همان كسى كه از آسمان آبى فرستاد بمقدار معيّن» (وَ الَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ).  «و به وسيله آن سرزمين مرده‏اى را حيات بخشيديم» (فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً).  «و همين گونه (كه زمينهاى مرده با نزول باران زنده مى ‏شوند شما نيز بعد از مرگ زنده، و از قبرها) خارج خواهيد شد» (كَذلِكَ تُخْرَجُونَ).

 (آيه ۱۲)- در چهارمين مرحله بعد از ذكر نزول باران و حيات گياهان به آفرينش انواع حيوانات اشاره كرده، مى ‏گويد: «همان كسى كه همه زوجها را آفريد» (وَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها). تعبير به «ازواج» (زوجها) كنايه از انواع حيوانات است، به قرينه گياهان كه در آيات قبل آمد. و مى ‏دانيم قانون زوجيت، قانون حيات در همه جانداران مى ‏باشد و افراد نادر و استثنايى مانع از كليت قانون نيست. در پنجمين مرحله كه آخرين نعمت را در اين سلسله بيان مى ‏كند سخن از مركبهايى است كه خداوند براى پيمودن راههاى دريايى و خشكى در اختيار بشر گذارده، مى ‏فرمايد: «و براى شما از كشتيها و چهار پايان مركبهايى قرار داد كه بر آن سوار مى ‏شويد» (وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ). اين يكى از مواهب و اكرامهاى خداوند نسبت به نوع بشر است كه در انواع ديگر از موجودات زنده ديده نمى ‏شود.

 

دیده شده در برگزیده تفسیر نمونه ،آیت‌الله مکارم شیرازی ،ج ۴ ص ۳۵۰( سوره مبارکه زخرف) 

   جمعه 17 اردیبهشت 13953 نظر »

مبعث روز برانگیخته شدن خردها و مرگ جهالت است

مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین گفت: روز مبعث روز بزرگ برانگیخته شدن خردها و در واقع روز مرگ جهل و شرک است.

طاهره شاکری، مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، ضمن تبریک به مناسبت سالروز بعثت پیامبر عظیم الشان حضرت محمد مصطفی(ص)، گفت: واژه بعثت به معنای بر انگیخته شدن است.

وی افزود: در معنای اصطلاحی بعثت، فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند برای هدایت مردم از جهل و گمراهی است.

مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین با اشاره به مطرح بودن مساله بعثت در ادیان‌ مختلف و نشانه‌های وقوع آن واقعه عظیم الشان، بیان داشت: انسان‌های زیادی در انتظار بعثت و ظهور پیامبر(ص) بودند به طوری که بعضی از آن افراد به گذرگاه عبور و مرور آینده پیامبر(ص) هجرت کرده بودند.

شاکری ادامه داد: بسیاری از دانشمندان اهل کتاب پیامبر اکرم(ص) را همچون نزدیک ترین کسان خود می‌شناختند و ایشان را دوست داشتند.

وی درباره تربیت الهی و خلوت گزینی‌های پیامبر(ص) در سال‌های قبل از بعثت، اظهار داشت: در واقع این خلوت گزینی‌ها زمینه‌ای برای تقویت هر چه بیشتر حیات روحانی پیامبر(ص) و مقدمه‌ای برای بعثت و نزول وحی در آن حضرت به شمار می‌رفت.

شاکری مساله بعثت پیامبر(ص) را حادثه‌ای بزرگ در سرنوشت و هدایت بشری دانست و خاطر نشان کرد: روز مبعث روز بزرگ برانگیخته شدن خردها و درواقع روز مرگ جهل و شرک است؛ بعثت در حقیقت نقطه آغازین اسلام است.

مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین ادامه داد: با گذشت ۱۴۰۰ سال از اسلام نام پیامبر اسلام بیش از پیش بر تارک تاریخ می‌درخشد بدون تردید اگر مسلمانان به دستور اسلام و کلام معجزه‌آسای پیامبر(ص) عمل کنند بحران و درماندگی امروز نه تنها از میان جامعه اسلامی بلکه از میان بشریت رخت خواهد بست


http://www.rasanews.ir/detail/News/425083/81


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 16 اردیبهشت 13952 نظر »

1 ... 201 202 203 ...204 ... 206 ...208 ...209 210 211 ... 257

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 7307
  • دیروز: 12986
  • 7 روز قبل: 36311
  • 1 ماه قبل: 42587
  • کل بازدیدها: 1616079
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 8
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 14
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 22
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1