مردان بی غیرت
متاسفانه در کشور ما ، کشوری که کشور امام زمان است ، شیعه هستند ، این را داریم می بینیم که بعضی ها دچار یک کمبود غیرت یا بی غیرتی شدند . این را داریم می بینیم .
چطور می شود یک مرد با غیرت اجازه دهد خانم خودش با یک تیپی ، با یک آرایشی و با یک لباس تنگی که بدنش را نشان می دهد .. خواهرش ، همسرش یا مثلا فرض کنید دخترش کنارش این طوری راه برود که فقط و فقط دیگران از او لذت ببرند !؟
چطور می شود غیرتمند باشند و این اجازه را بدهند !؟
ماها متاسفانه یکی از اشتباهاتی که داریم می کنیم این است که در این وضعیت بدحجابی هایی که دل همه مان می سوزد ، گاهی اوقات یقه زنان را فقط می گیریم ، می گوییم : خواهرم حجاب ! خواهرم حجاب !
باید یقه ٔٔ آن مرد را بگیریم ، باید بگوییم : آقا ! غیرت .
حضرت علی علیه السلام را ببینید ، روایت دارد فرمود :« شنیدم در کوچه های کوفه ، در بازارها و کوچه های تنگ که خانم ها رفت و آمد می کنند با مردان تن هایشان می خورد به همدیگر .» حضرت امیر می فرماید : مردان کوفه .
به کی خطاب می کند ؟ می فرماید : « مردان کوفه خجالت نمی کشید که زن های شما این طور ، در این ازدحام تن به تن مردها راه می روند .حیا نمی کنید .لعن الله من لا یغار : خدا لعنت کند به آن کسی که غیرت ندارد »
امیرالمؤمنین خطابش در این آسیب اجتماعی به مردان است .
یک اشتباهی که ما الان دست گرفته ایم ، بلندگو دست گرفته ایم ؛ خواهرم حجاب ، خواهرم حجاب . عزیزم اول از همه باید بگویی ؛ برادرم غیرت ، برادرم غیرت .
اول از همه باید او را تذکر بدهی . پشت هر زن بدحجابی یک مرد بی غیرتی است . و دشمن قبل از این که به حجاب حمله کند در کشور ما ، به غیرت حمله کرد .
اگر آن پسری که می خواهد ازدواج کند با غیرت باشد و سراغ دختر خانمی برود که محجبه است، عفیفه است ، باحیا است ، برای ازدواج این گزینه را انتخاب کند ، خب یواش یواش دخترهایی که بدحجاب هستند در جامعه فکر می کنند کسی نگاهشان نمی کند ، کسی این ها را برای زندگی نمی خواهد و تا حدی خودشان را جمع می کنند .
اما برعکس ، یک پسر خیلی برایش حساسیت نداشته باشد ، این چیزها مهم نباشد ، فریب آب و رنگ و خط و خال آرایش را خورده باشد و ازدواجش با این طور دخترها باشد . بعد دخترهای چادری در خانه می گویند مگر من تیپ و قیافه ندارم ؟
چرا باید در خانه بمانم و این ها ازدواج بکنند و تشکیل زندگی دهند . پس من هم باید خودم را نشان دهم .
ببینید یعنی آن حجاب را و آن دختر محجبه را می تواند از حجاب خارج کند .
غیرت یا بی غیرتی ببین چقدر می تواند تاثیر بگذارد در حجاب یا بی حجابی .
البته نمی خواهم بگیم که عامل بدحجابی در کشور ما فقط و فقط این مسئله هست که غیرت مردان است . نه ! عوامل متعددی دارد گاهی اوقات عقده و کمبود خانم هایی است که این تیپ ها دارند …
گاهی اوقات تربیت های ناصحیح می تواند باشد .
گاهی جهل می تواند باشد .
گاهی اوقات دهن کجی به مسائل سیاسی می تواند باشد . عوامل متعددند.
اما آن جیزی که از مهمترین عوامل است و می تواند جمع بکند بسیاری از این بدحجابی ها را همان مسئله غیرت است . بالاخره در هر خانه ای که این طور خانم های این تیپی هستند یک مردی هم هست …
اکر آن مرد محکم باشد می تواند جلوی این ها را بگیرد .
مرد اگر مرد باشد می تواند جلوی این ها را بگیرد .
سخنان حجت الاسلام عالی ، شنیده شده .
بی حجاب اثرات بی حجابی را نمی داند
خیلی از این خانم هایی که بد حجابی می کنند یک مرد بالای سرشان نبوده است بگوید این کار را نکند، این کار بد است ، این کار به من لطمه می زند. به مردها لطمه می زند ، کسی این را نگفته ، خیلی هایشان هم آگاهی ندارند ، لطمه هایی که دارند به مردها می زنند کم نیست ، این می رود زنش را طلاق می دهد ، این دعوا می کند. بچه اش فاسد می شود .
این که نمی داند با بی حجابی خودش چه جنایت دارد می کند ، این فکر می کند فقط بیحجاب است . می گوید : « چرا نمی گذارند من آزاد باشم » .
بابا تو قاتلی با بی حجابی ات .
تو داری خانواده مرا متلاشی می کنی .
تو داری بچه های مرا فاسد می کنی .
تو داری راندمان تحصیلی را پایین می آوری .
تو داری راندمان مدیریت را پایین می آوری .
تو نمی دانی با بی حجابی داری چه کار می کنی .
مرد نامحرم به تو نگاه می کند خوشش می آیدبداخلاق می شود ، در خانه دعوا می کند . ۴ تا بچه بد تحویل جامعه می دهد …..
سخنان حجت الاسلام پناهیان ، شنیده شده .
رسم بندگی
یکی از چیزهایی که برکت می آورد و ظرفیت می دهد به آدم این است که ، برادر بزرگوارم خواهر بزرگوارم ، آن چیزهایی را که خدا به تو داده قدرش را بدان تا خدا بیشتر به تو بدهد . آن چیزهایی را که خدا داده هضم بکن تا خدا بیشتر دهد . شما نگاه کنید یک معده وقتی توی آن غذا هست تا وقتی هضم نکرده ای و مدام بخواهی غذا روی غذا ، غذا روی غذا بریزی توی معده سوء هاضمه می گیرید .
اگر ما آن داده های خدا را ندیدیم و شکر نکردیم اکر خدا باز هم نعمت دهد بیچاره می شویم . خدا می گوید همین نعمتی که به تو داد قدردانی بکن شکرش را بگذار من به تو بیشتر نعمت می دهم ، این که شکر نعمت ، نعمت را زیاد می کند به خاطر این است . چون شکر نعمت به معنای هضم آن چیزهایی است که خدا به تو داده است . آن وقت خدا به هو بیشتر می دهد طرفت را بزرگ می کند ، خدا کم که ندارد بی نهایت دارد ، اگر ظرفت بزرگ شد تقوایت بیشتر می شود ، معرفتت بیشتر می شود علمت بیشتر می شود ، رزقت بیشتر می شود .
ظرفیت آدم با این شکرگذار بیشتر می شود . متاسفانه زبان گِله ، حتی گله از خدا. زبان گله خیلی زیاد است . گله از اهل بیت ، گله از خدا . خدا می گوید : بابا صدها ، هزاران چیز بهت دادم نمی بینی ، یک چیز که بهت ندادم که اگر پشت پرده اش را خبر داشتی که برای چه به تو نداده ام می گویی خدایا ممنونتم . همان چیز را به من گیر می دهی و داری دعوا می کنی ، همان چیزهایی که به تو داده ام قدردانی بکن حالا .
شخصی آمد پیش امام رضا علیه السلام گفت : آقا من فقیرم به من کمک کنید . امام رضا علیه السلام یک سینی انگور جلویش بود و یک شاخه انگور برداشت به او تعارف کرد . گفت : آقا ! انگور به چه کار من می آید . شکم زن و بچه ام گرسنه است . این انگور را گذاشت در سینی .
یک چند لحظه ای گذشت و یک بنده خدایی وارد اتاق شد . حضرت یک دانه انگور به او داد . برق خوشحالی در چشم او جهید . گفت : آقا ممنونم ، ممنونم. من دلم تنگ شده بود آمده ام شما را ببینم . شما چه قدر کریم هستی .
حضرت یک شاخه انگور به تو داد . گفت : آقا همان دانه بس است ، می روم در یک ظرف آب می چکانم همه فامیل و اطرافیانم از تو بخوردند و متبرک شوند ، شما چه قدر بزرگوارید .
حضرت سینی انگور را به او داد ؛ گفت : آقا ! من زبان تشکر ندارم ، زبانم لال است . من فقط آمده ام شما را ببینم ، شما این طور کرامت دارید .
حضرت فرمود : یک چیزی بیاورید می خواهم بنویسم . فرمود : باغ انگورم را به تو دادم .
گفت : آقا ! من زبانم لال است ، نمی توانم شکرگذار کنم و حضرت فرمود : زمین های اطرافش را هم به تو دادم .
آن بنده خدایی که اول آمده بود یک مرتبه برآشفت که آقا این چه وضعی است ؟ من فقیر بودم . او فقط دلش تنگ شده بود ، آمده بود شما را ببیند شما هی به او دادید .
حضرت زیر آن نوشته ای که به آن مرد داد نوشت : «لَئِنْ شَکرْتُمْ لَاَزیدَنَّکمْ »
من آن اول یک شاخه انگور به تودادم قدر دانی نکردی ، به این یک دانه دادم قدر دانی کرد . رسم خدا این است که اگر کسی قدر دانش باشد بیشتر بکند نعمت او را ، من خواستم به سنت خدا عمل بکنم و هی بیشترش کردم .
خداوند متعال این جور است اگر قدر دان باشیم ، اگر شاکر باشی چیزی کم نمی گذارد برایت .
سخنان حجت الاسلام عالی ، شنیده شده .
غیبت
کسی هم که غیبت بشنود انگار که غیبت کرده است ..
اما اگر غیبت شنید گفت : آقاجان غیبت را نکن ، جلوی غیبت کننده را گرفتی حدیث داریم خداوند هزار شر را در دنیا و آخرت از تو دور می کند . تو چون شری را ازمومن دور کردی . آقا دارد بد می گوید؛ ساکت ! عیب دارد به خودش بگو .
اصولا کسی که دارد غیبت می کند از کجا معلوم دروغ نگوید ، چون غیبت و دروغ هر دو گناه است . آن کسی که غیبت می کند ممکن است غیبتش دروغ باشد ، او که می گوید فلانی چه کرد و چه کرد آن کسی که غیبت می کند از کجا معلوم راست بگوید ، زبانی که گناه کند چه این گناه چه آن گناه .از کجا راست بگوید که ما باور کنیم
یک جایی نشسته اید ، غیبت می کنند پاشید بروید ، یا جلویش را بگیر که اگر جلویش را بگیری هزار شر را خداوند در دنیا و آخرت از شما دور می کند .
درباره مردگان می گویند فلانی مُرد :بگویید «قولو فیهم خیرا» بگویید مردگان را کاری نداشته باشید نبش قبر نکنید …
سخنان حجت الاسلام قرائتی ، شنیده شده .
فرجام بد حجابی و بی حجابی
۱_ ضایع کردن حق شوهر
خداوند سبحان بدن و اعضای آن را به عنوان امانت به ما داده است ، و صاحب اصلی ، خدای متعال است . زینت و زیبایی زن که از نعمت و امانت حق تعالی محسوب می شود نیز پس از ازدواج مربوط به شوهرش است ، نه این که آن را در معرض دیدگاه عموم قرار دهد .
رسول خدا صلی الله و علیه و آله و سلم می فرماید : هر زنی که خود را برای غیر شوهرش خوشبو و آرایش کند کند ، خداوند نماز او را قبول نمی کند…۱
۲_ محروم از محبت
زن هر جه عفتش بیشتر باشد در قلب مرد بیشتر جای دارد .
۳_ آفت تحصیل علم
هر چه قدر زن عفت بیشتری داشته باشد ، در تحصیل علم موفق تر می باشد ، زیرا تحصیل علم نیازمند تمرکز فکر است و دختر یا زنی که به دنبال خودنمایی است و هر لحظه برای جلب مردان هرزه خود را به شکلی در می آورد ، دیگر تمرکز حواس ندارد و در تحصیل علم موفق نخواهد بود .
۴_ تباهی شخصیت
گویند مرد شمشیر است و زن شمشیر ساز . پیوسته در طول تاریخ مرد در صحنه مبارزه علیه طاغوت از مدد زن بهره جسته است .حضرت خدیجه در کنار رسول خدا صلی الله و علیه و آله و سلم . حضرت فاطمه سلام الله در کنار حضرت علی علیه السلام …
زنی که چنین مقام و ارزشی دارد ، چرا باید آن قدر سقوط کند که ملعبه مردان هرز و شهوتران باشد ؟؛..
۵_ موجودی مصرفی
زن بدحجاب را باید مصرف گری شناخت که با رفتار خود جز مفسده و ضرر چیزی به بار نمی آورد ، زیرا مصرف و حرکات تحریک آمیز منشاء انحراف و فساد در جامعه می گردد .
۶_ تاخیر در ازدواج
این امر عجیب نیست که خانواده ها و جوانان از زن بی تقوا و بد حجاب که هر روز از لحاظ اقتصادی و اجتماعی برای آن ها دردسر ایجاد کند ، متنفر می باشند . در نتیجه به سراغ دختران که چنین اوصافی داشته باشند نمی روند به همین علت و طبق این اصل دختران بدحجاب ازدواجشان به تاخیر می افتد .
۱_ دیده شده در کتاب برهنگی زنان ، اسدالله محمدی نیا ، نشر سبط اکبر ، ص ۱۹، به نقل از اصول مافیا ، ج ۵ ، ص ۵۰۷.
۲_ همان . ص ۲۳
چهره زن در ادبیات و اشعار
وضع فرهنگ ایران و قضاوت مردم این مملکت قبل از اسلام درباره زن ها بی اندازه غمبار و تحقیر آمیز بوده است ؛ زیرا ادبیات هر مملکتی آینه افکار و عقاید مردم آن مملکت است ، بنابراین وقتی آثار ادبی ای را که بعداز اسلام به وجود آمده و مسلماً تعالیم حیات بخش اسلام تا حدی در آن ها اثر گذاشته است نسبت به زنان این اندازه تحقیر آمیز باشد ، پس این تحقیرها و بدبینی ها قبل از اسلام بسیار غم انگیز تر و رقت بارتر بوده است .
به عبارت دیگر هنگامی که شعرا و سخن سرایانی مانند سعدی ، نظامی ، فردوسی و مولوی با آن که قرن ها قبل از اسلام می زیسته اند و در آن پایه از علم و ادب بوده اند ، این اندازه تحت تاثیر افکار جاهلی واقع شده اند و چهره زن را مخدوش نشان داده اند ،وضع فکر و فرهنگ مردم عادی بسیار پایین تر و بدتر بوده است .
با توجه به این جهات برای ما روشن تر خواهد شد که دین مقدس اسلام جایگاه بلند زنان را در همه ابعاد چگونه روشن نموده و چه تحول بزرگی ایجاد کرده و چه خدمت درخشانی به جامعه انسانیت انجام داده است .
نمونه اشعار :
مولوی
مولوی در کتاب مثنوی خود می گوید این تقصیر حوا همسر حضرت آدم علیه السلام بود که آدم را وسوسه کرد و او از میوه ممنوعه خورد…
چند با آدم بُلیس افسانه کرد
چون که حوا گفت خورد آنگاه خورد
هر بلا کاندر جهان بینی عیان
باشد از شومی زن در هر مکان
روح را از عرش آرد در حطیم
لاجرم کید زنان باشد عظیم.۱
نظامی :
دیدگاه نظامی نسبت به زن این است که زن ، بی وفا ، حیله گر و دورو است .
زن گرنه یکی هزار باشد
در عهد کم استوار باشد
چون نقش وفا و عهد بستند
بر نام زنان قلم شکستند ۲
فردوسی
منطق فردوسی این است که هر کس دختر دارد بدبخت است و کفن بهتر از فرمان زن است
کِرا از پس پرده دختر بود
اگر تاج دارد بد اختر بود
کرا دختر آید به جای پسر
به از گور داماد ناید به در
سعدی
سعدی می گوید زن اگر از خانه بیرون شد باید به گور برود و صدای زن را نباید مرد بشنود و اساسا کاش زن در جهان آفریده نمی شد .
درِِ خرمی بر سرایی ببند
که بانگ زن از وی برآید بلند
چون زن راه بازار گیرد بزن
وگرنه تو در خانه بنشین چو زن
ز بیگانگان چشم زن دور باد
چو بیرون شد از خانه در گور باد
دراین جا توجه به این مطلب نیز لازم است که برخی از شعرا تحت تاثیر فرهنگ نادرستی که سعدی ، فردوسی ، نظامی و مولوی و .. واقع شده اند واقع نگردیدند و آن چه که حقیقت است در قالب اشعار گفته اند و از جمله آن ها مفتون همدانی است
پسر و دختر ای رفیق یکی است
فرقشان در میان نبوده و نیست
ای بسا بوده ناخلف پسران
جانشین مخالف پدران
ای بسا دختران کز آگاهی
پدران را کنند همراهی
گفتگوی مرا گواه آمد
پسر نوح و دختر احمد
اقبال لاهوری
اقبال لاهوری زن را سرچشمه جوشان همه خیرها و برکت های جامعه اسلامی و مادران را سرنوشت ساز جامعه معرفی می کند .
گفت آن مقصود حرف کُُن فکان
زیر پای امهات است آن جهان .
اما در روزگاری که تمام فرهنگ های اقوام و ملل جهان زن به عنوان یک موجود پست ، طفیلی و در جه دوم مطرح بود خورشید اسلام طلوع کرد و افق زندگی را از کران تا کران روشن نمود و ندای عطوفت پیغمبر رحمت ، حضرت محمد مصطفی صلی الله روح نشاط و امید در کالبد او دمید و موقعیت مهم زن در اجتماع بشری و جایگاه بلند او و شایستگی ها و استعدادهای فراوانی را که دست آفرینش در وجود این موجود بدیع قرار داده است را گوشزد کرد و آیه هایی از قرآن مجید را در رابطه با معرفی مقام مهم زن و ارزش والای او برای مردم بیان نمود .
یا أیُّهَا النّاسُ إِنَّا خَلَقناکُم مَن ذَکَرٍ وَ أُنثَی وَ جَعَنَاکُم شُعُوباً وقَبَائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم إِنَّ اللهَ عَلیم خبیر : ای مردم! بی تردید ما همه افراد نوع شما را از یک مرد وزن (آدم وحوا) آفریدیم و شما را قبیله ای بزرگ و کوچک قرار دادیم تا همدیگر بشناسید مسلماً گرامی ترین شما نزدخدا پرهیزکارترین شماست همانا خداوند بسیار دانا وآگاه است.( سوره حجرات آیه ۱۳)
بنابراین زنی که دارای مرتبه عالی از تقوا است _ هر که باشد _ بر هر مردی که در مرتبه پایین تر است _ هر کس باشد _ فضیلت و برتری دارد .۳
۱_ دیده شده در کتاب جایگاه بانوان در اسلام ، به قلم مرجع عالیقدر حضرت آیت الله نوری همدان ، ص ۲۶ ، به نقل از مثنوی معنوی ، دفتر ششم .
۲_ دیده شده در کلیات نظامی گنجوی ، لیلی و مجنون انتشارات پیمان ، آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی ، ص ۴۳۵
۳_ دیده شده در کتاب جایگاه بانوان در اسلام ، همان ، ص ۶۴.
تربیت دختران
معاشرت والدین با دختران
این نکته باید باورمان شود که ما در پیشگاه خدا در رابطه با حسن یا سوء تربیت فرزندانمان مسئولیم ، این سخن از پیامبر گرامی اسلام است که فرمود : فرزندان خود را تربیت کنید زیرا شما در برابر آن ها مسئولید.
از علل مهمی که فرزندان را به انتخاب دوست و معاشر می کشاند مساله عدم ارضاء از مصاحبت ها و معاشرت های والدین است . والدین باید بخشی از اوقات شبانه روز خود را برای فرزندان اختصاص دهند به گونه ای که در آن ساعت با آن ها بنشینند و گفتگو کنند .
در معاشرت های دست جمعی خانواده ها سخن از هر باب به میان آید ، هر کس هر مساله دارد مطرح سازد ، هر کس هنری دارد عرضه کند ، بحث از خدا و معاد شود از راه و رسم زندگی سخن به میان آید ، درباره حدود و حقوق ، دین ، تربیت ، وظیفه شناسی و کارهای روزانه سخن گفته شود .
دختران شیفته چنین معاشرت هایی هستند و پدر و مادر در ضمن آن می توانند نظرات خود را بگویند ، موضع ها را مشخص نمایند و آن ها را به حدود و وظایف شان آشنا نمایند .
اگر مسالهٔ خاصی برای فردی از افراد خانواده مطرح است ، بدون این که نامی از او به میان آید مساله را مطرح سازند ، فواید و مضار موضعگیری های خاص را بیان کنند و بر این اساس به هدایت دختران بپردازند .
برخورد ها
برخورد والدین در خانه با دختر به گونه ای باشد که در آن دختر از دختر بودنش ابراز رضایت کند و عقده ای در دل نپروراند و آرزوی این نکند که ای کاش پسر بود .
هم چنین با او باید به گونه ای رابطه داشت که احساس کند وجودش مایه خرسندی والدین است و پدر و مادر از داشتن او خرسند و خوشدلند و این امر خود سبب تعدیل در معاشرت و عدم وابستگی شدید به دوست و معاشر خواهد بود .
دختران در اجتماع :
دختران ما بیش یا کم در اجتماع اسلامی نیز ظاهر می شوند . ..
مردم اجتماع وظیفه دارند در برابر زنان و دختران پاکدامن و عفیف موضعی نیکو انتخاب کنند از بیان کلمات و عبارات ناپسند در حضورشان خودداری نمایند و در انجام کارها و برنامه های اجتماعی ، در خرید ، در انجام امور برایشان تسهیلاتی قائل شوند و آن ها را بر دیگران مقدم دارند .
گرچه اعمال این روش مقصد غربیان را دنبال می کند و در آن جا نیز ممکن است چنین مساله ای مطرح باشد ولی هدفشان در انجام این رفتار نشان دادن ادب تصنعی است یا استعمار و فریب بیشتر . در حالی که در جامعه اسلامی غرض حفظ عفاف و رعایت احوال آنان و کمک به آن ها در امورتربیتی نسل و ادامه آن است .
غرض این که زندگی اجتماعی و معاشرت ها با زنان و دختران در جامعه اسلامی همه گاه باید هدف تکمیل و سازندگی را تعقیب کند و آن ها را به ادامه ی مقصدی که از سوی آفرینش تعیین شده است کمک نماید .
دیده شده در کتاب اسلام و تربیت دختران ، دکتر علی قائمی ، انتشارات امیری ، ص ۲۷۸.
طلاب با تأسی از مکتب امام صادق پاسخگوی شبهات باشند
طاهره شاکری، مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت امام صادق(ع)، گفت: دوره زندگی امام صادق(ع) مصادف با اواخر حكومت امويان و اوايل خلافت عباسيان بود.
وی افزود: به سبب درگیری میان این دو خاندان فرصت مناسبی برای فعالیتهای فرهنگی پدید آمد و امام صادق(ع) از این فرصت در نشر معارف و احکام الهی بهره گرفت.
شاکری درباره این که چرا امام صادق(ع) را رئیس مذهب تشیع نامیدند، بیان داشت: امام صادق(ع) در این فرصت به دست آمده به تبیین معارف و مبانی تشیع و نشر و تبلیغ اسلام پرداخت و مشکلات فقهی و غیر فقهی دانشمندان را مرتفع ساخت و حیات تازهای به اسلام و مسلمین بخشید.
مدیر مدرسه علمیه کوثر با اشاره به ایجاد شبکه وکالت از سوی امام صادق(ع)، ابراز کرد: از اهداف مهم تشکیل این سازمان، پاسخ به سوالهای شرعی و دینی در دورترین و نزدیکترین نقاط عالم اسلام و جمع وجوهات مالی و هدایا و نذورات شیعیان بود.
وی با اشاره به وظیفه و نقش فراگیران مکتب امام صادق(ع) در عصر حاضر، اظهار داشت: طلاب با الگوگیری از شیوههای امام صادق(ع) در عرصه علمی و سیاسی و همچنین با کسب مهارت در علم کلام میتوانند پاسخگوی شبهات موجود بوده و سدی محکم در برابر هجمههای فرهنگی دشمن به شمار آیند.
شاکری با تاکید به نیاز و حضور مستمر طلاب در اجتماع، گفت: طلاب افزون بر اینکه در کسب علوم و معارف باید تلاشی مضاعف داشته باشند باید در زمینه رفع مشکلات رفتاری و اعتقادی افراد جامعه سعی و کوششی جهادی داشته باشند.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ضمن با تاکید بر ضرورت و اهمیت تربیت طلاب خواهر، خاطرنشان کرد: امروز بیش از هر زمانی دیگر نیاز به طلاب خواهر در جامعه احساس میشود چرا که وجود طلاب خواهر افزون بر تاثیرگذاری بر افراد خانواده سبب تحول افراد جامعه نیز میشود.
زن و حق الهی
شبهه ای که در ذهنیت بعضی افراد هست ، این است که خیال می کنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده و وابستگی به شوهر برای او ایجاد نموده است ، وبنابراین ، حجاب نشانه ضعف و محدودیت زن است .
راه حل این شبهه و تبیین حجاب در بینش قرآن کریم این است که زن باید کاملا درک کند که است و خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد ،اگر جامعه ای این درس رقت و عاطفه را ترک نمودند و به دنبال غریزه و شهوت رفتند به همان فسادی مبتلا می شوند که در غرب ظهور کرده است . لذا کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم ، از این که قرآن کریم می گوید هر گروهی ، اگر راضی هم باشند ،شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید ، معلوم می شود عصمت زن ، حق الله است و به هیچ کسی ارتباط ندارد . قهرا همه اعضای خانواده و اعضای جامعه و خصوصا خود زن امین امانت الهی هستند .
زن به عنوان امین حق الله از نظر قرآن مطرح است یعنی این مقام را واین حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست ، به زن داده وفرموده : این حق مرا توبه عنوان امانت حفظ کن ، آن گاه جامعه به صورتی در می آید که شما در ایران می بینید ، جهان در برابر ایران خضوع نموده است .
جامعه ای که قرآن در او حاکم است ، جامعه عاطفه است و سرش این است که نیمی ازجامعه را معلمان عاطفه به عهده دارند و آن مادرها هستند ، چه بخواهیم ، چه نخواهیم ، چه بدانیم و چه ندانیم اصول خانواده درس رافت ورقت می دهد ، و رافت و رقت در همه مسائل کارساز است
بنابراین در هر بخشی و هر بعدی از ابعاد برای سیر به مدارج کمال بین زن ومرد تفاوتی نیست منتها باید اندیشه ها قرآن گونه باشد ، یعنی همان گونه که قرآن بین کمال و حجاب واندیشه وعفاف جمع نمود ، ما نیز در نظام اسلامی بین کتاب و حجاب جمع کنیم . یعنی عظمت زن دراین است که :
« ان لایرین الرجال ولایراهن الرجال »۱
نبینند مردان نامحرم را و مردان نیز آنان را نبینند .
قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن می گوید می فرماید : حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند لذا ، نظر کردن به زنان غیرمسلمان را ، بدون قصد تباهی جایز می داند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمت بی بهره اند .
حال اگر کسی از تشخیص اصول ارزشی عاجز باشد ، ممکن است معاذ الله حجاب را یک بند بنداند ، و حال این که قرآن کریم وقتی مساله لزوم حجاب را بازگو می کند ، علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنین بیان می فرماید ؛« ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین»۲
یعنی برای این که شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند . چرا که آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند .۳
۱ .دیده شده در کتاب زن در آینه جمال و جلال ، آیت الله جوادی آملی ، ص ۳۵۰ ، به نقل از بحارالانوار ، ج ۳ ، ص ۲۳۸.
۲_ سوره احزاب ، آیه ۵۹ .
۳_ دیده شده در کتاب زن در آینه جمال و جلال ، ص ۳۵۲.
وظیفه پدران در برابر دختران
پدر در خانواده در همه حال باید مظهرقدرت باشد نه مظهر زور و اجحاف و استبداد به رای ، مظهر عدالت و اجرای آن باشد نه بی حالی و بی رمقی ….
برخی از پدران در مسیر تربیت مرتکب لغزشهایی می شوند که در مواردی غیر قابل جبران و یا به زحمت قابل جبران است .گاهی لغزشها به صورت تحقیر دختر است مثل این که پدری به پسرش بگوید تو که دختر نیستی گریه کنی .
زمانی لغزش به این صورت است که دخترش را به مسابقه با پسرش وادارد با علم به این که پسر در این مسابقه پیروز می شود که این خود موجب وارد آمدن ضربه عاطفی بر دختر است .
در برخی اوقات پدر قصد دارد به کار و مطالعه اش برسد برای این که از شر و سر و صدای فرزندان راحت باشد برایشان یک کار اضافی تهیه می بیند ، مثلا بر تکلیفشان می افزاید و یا با زور و تهدید آن ها را به سکوت وا می دارد این یک خطای تربیتی است .
لغزش های تربیتی بسیارند و پدران باید هشیار باشند ، هر عملی که توقع وقوعش را از فرزندان ندارند خود نباید مرتکب آن شوند زیرا کار و رفتار آن ها برای فرزندان درس است .
نکته ها ؛
دختران هم به مانند پسران در انجام وظایف و پیشرفتشان نیاز به کمک پدر دارند و پدر نباید در این زمینه سهل انگاری کند .
رفتار پدر با فرزندان باید یکسان باشد تا موجبات حقد و کینه ای را در بین آن ها فراهم نسازد .
پدران می توانند نقش فوق العاده ای را در ایجاد رغبت دیگران به کار و زندگی ایفا کنند ، تشویق و ترغیب و تحسین شان در این زمینه کار ساز است .
قابلیت فطری در دختران بپرورانید تا آن جا که استعداد دارند به پیش بروند .
بگذارید آن ها خود راه خود را انتخاب کنند شما نقش هدایت کننده را بر عهده گیرید .
و بالاخره بکوشید استعدادها و امکانات فرزندانتان فدای منافع و مطامع شخصی تان نشود . کارها برای خدا و در طریق حفظ مصالح فرزندانتان باشد .
دیده شده در اسلام و تربیت دختران ، دکتر علی قائمی، انتشارات امیری ، ص ۲۲۷.
<< 1 ... 28 29 30 ...31 ...32 33 34 ...35 ...36 37 38 ... 42 >>