« رهگذر ! | دشمنان علی در خطبه غدیر » |
بهرگیری از فضای مجازی در ترویج معروف ها
الآن فضای مجازی هست. فضای مجازی یک تکنولوژی است. نمیشود جلویش را گرفت. گفتیم: خوب ما هم یک راهی باز کنیم. الآن خود بنده یک دکان آنجا باز کردند. هر روزی یک چیزی میفرستند. گفتند: حدود صد هزار نفر هم تقریباً شریک شدند. اگر بنا است مردم سراغ فضای مجازی بروند، یک حدیث هم از ما گوش بدهند.
باید فضا را پر کنیم. یک سری کارهای این رقمی هم باید کرد. راه را باید باز کنیم. مواظب باشید شما نهی از منکری نشوید. من یک نگرانی که در مورد ستاد امر به معروف و نهی از منکر دارم، چون خودم هم جزء مؤسسین این ستاد بودم، این است که ما بیشتر به منکرات میپردازیم نه به معروفها! یعنی میگوییم: فلانی چنین شد. فلانی چنین کرد. یعنی سراغ گناهها میرویم. سراغ معروفها نمیرویم.
یک سؤال میکنم. روزه معروف است یا نه؟ ستاد امر به معروف از حالا بیاید یک تدبیری کند، با مسئولین نظام صحبت کند، ما تذکر لسانی دادیم، فایده نداشته است. بگوییم: ماه رمضان روزها نانواها تعطیل کنند. بعد از افطار پخت کنند. چون در این هوای داغ پای تنور نمیشود روزه گرفت. آقا دم افطار میخواهیم نان تازه بخوریم. نخور! نان تازه خودن شما به قیمت این است که دهها هزار نانوا روزه بخورند. چه خبر است؟ جنابعالی میخواهی نان تازه بخوری؟ خوب نخور. هرکس نان تازه میخواهد بعد از افطار بخورد. نانوا هم راحت روزه بگیرد و بخوابد و بعد از افطار شروع به نان پختن کند.
یعنی دهها هزار معروف از بین میرود، نانوای مسلمان روزهاش را میخورد، ولی مسئولین دولتی، شهرداریها، تعاونیها، مسئول آرد و نان و غیره، خود ستاد امر به معروف و نهی از منکر، کاری نمیکنند. این خانم حجابش بد است. قبول است حجاب این خانم بد است. این نانوا روزهاش را میخورد خوب است؟ خوب این هم بد است.
۳۷ سال است از انقلاب میرود. چرا یک کارخانه برای تولید چادر مشکی نداریم؟ یک کسی اگر سه تا دختر داشته باشد، سه چادر مشکی باید چقدر پول بدهد؟ اتاق بازرگانی خواب است؟ وزیر بازرگانی خواب است؟ مسئولین خواب هستند. ایرانیها که همه هنری نشان دادند. تولید و آوردن یک کارخانه اینقدر سخت است. پول ندارید، غیرت ندارید، همه چیز دارید. پس چه چیزی ندارید که نشده است؟
یک آقایی بالای منبر سخنرانی میکرد، دید زیر منبرش تق و توق است. سرش را پایین کرد، دید دو نفر زیر منبرش رفتند و با هم شوخی میکنند. این ناراحت شد که چرا زیر منبر من! از آن طرف هم میخواست منبرش به هم نخورد. میگفت: مگر غیرت ندارید؟ مگر شرف ندارید؟ هی با مشت میزد که چرا زیر منبر من رفتید؟ پسر گفت: همه چیز داریم جا نداریم. (خنده حضار)
آیا جمهوری اسلامی پول ندارد؟ دارد.
غیرت ندارد؟ دارد.
دین ندارد؟ دارد.
همه چیز دارد.
چه شد که یک چادر مشکی را نمیتوانیم تولید کنیم؟ از آن طرف میگوییم: چادر مشکی گران است. باید از آن طرف هم وارد شد. اگر میگوییم: روزه معروف است. باید برنامهای ریخت که ماه رمضان نانواها بتوانند برنامهشان را تغییر بدهند.
درس های از قرآن ۹۵/۷/۸ ، حجت الاسلام قرائتی ، دیده شده در http://gharaati.ir/show.php?page=darsha&id=2427
فرم در حال بارگذاری ...