« رسالت شاعران مذهبی از نگاه رهبر انقلاب | گفتگو با دختر شهید علی منیعات » |
پرسش: وقتی میفرمايد که ما نبايد به بتپرستان فحش بدهيم تا آنها به خدای ما فحش ندهند، مرگ بر استکبار چه حکمی دارد؟
پاسخ: اين مرگ بر استکبار، براي اينکه او چندين بار ظلم کرده و شب و روز دارد جسارت ميکند، ظلم ميکند، ما هم داريم «رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاء». يک بيان نوراني حضرت امير دارد فرمود سنگ را از همان جا که آمد برگردانيد، او شب و روز دارد در سطح جهان عليه ما تبليغ ميکند، شما کجا را ميبينيد؟ الآن ما در گوشهاي هستيم، ايران «بضعةٌ من الدنيا»؛ اما حرف دست آنهاست.
اينها با تمام رسانههايي که دارند، دارند اهانت بد ميکنند، دروغ ميگويند، جعل ميکنند، اين همه شهدا را ايران داده، باز ميگويند ايران منشأ شرارت است!
نمیدانم ايران تروريستپرور است! چه کسي بيش از ما شهيد داد؟ يک وقت هم اگر ـ انشاءالله ـ فرصت بشود عرض ميکنيم اين قرآن و عترت اين ظرفيت را دارد که ملائکه تربيت کند، همين ايران، همين مردم، همين شما بزرگواران کاري کرديد که هنوز نمیدانيم ملائکه چنين کاري را ميتوانند بکنند يا نميتوانند بکنند! اگر روي زمين ملائکه بود و ميکرد، بله ميگفتيم اين ملائکه هم ميکنند؛ البته منظور از فرشته آن جبرئيل و اينها که حاملان عرش هستند اينها نيستند، همين ملائکهاي که مدبّرات امر هستند. خلاصه اينکه ما اين دَه سال را از اينها آسيب ديديم، اين دفاع مقدس در حقيقت دَه ساله بود، نه هشت ساله.
در واقع دو سال جنگ داخلي بود، اين ترورها و آن72 تنها و اينها که دو سال بود، اين هشت سال هم دفاع مقدس شد، در تمام اين هشت سال اين صدّام هزارها شهيد دست ما گذاشته. ايران کم آسيبي از صدّام نديد.
حالا که امام(رضوان الله عليه) قطعنامه را قبول کرد و مسئولين پذيرفتند و مردم بزرگ و بزرگوار ايران پذيرفتند، به استناد آيه مبارکه سوره «توبه آیه ۷» که فرمود: ﴿فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ﴾؛ شما با مشرکين وقتي تعهّد داريد و امضا کرديد، پاي امضاي خود بايستيد، نگوييد اينها مشرکاند، بتپرستاند، وفاي به عهد و احترام به امضا جزء برنامههاي بينالمللي اسلام است، نه برنامههاي ملّي و محلّي، يک؛ نه برنامههاي منطقهاي که بين ما و موحّدان باشد، دو؛ بلکه برنامه بينالمللي اسلام است. ما چه با مسلمانها، چه با مسيحيها، چه با کليميها، چه با زرتشتيها، چه با کمونيسم، چه با مشرکين، چه با ملحدين امضا کرديم بايد پاي امضای خود بايستيم، اين آيه سوره «توبه» همين را ميگويد. آنها که در مکه بودند، بتپرست بودند. فرمود: «فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ»، امضا کرديد پاي امضای خود بايستيد.
ما امضا کرديم، قطعنامه را پذيرفتيم. صدّام چون قدرت نظامي آماده داشت، حمله کرد به کويت، امير کويت هم رفت به آمريکا و دست از عباي مطلّا درآورد و دستمال درآورد و گريه کرد و گفت به داد من برسيد! آمريکا و اروپا اتحاديه تشکيل دادند، به طمع نفت آمدند تا صدّام را از کويت بيرون کنند و از امير کويت آنچه را که خواستند بگيرند، همين کار را هم کردند، لشکرکشي کردند.
ما حالا قطعنامه را پذيرفتيم، بعد از پذيرش قطعنامه، همين منافقين، تمام نيروهاي صدّام را گرفتند و عليه ايران حمله کردند و عمليات مرصاد را راهاندازي کردند که خدا غريق رحمت کند شهيد صياد شيرازي را که به حيات اينها خاتمه داد. کم کشتهاي ما بعد از پذيرش قطعنامه نداديم، اين کاري بود که به عنوان عمليات مرصاد، منافقين با دستياري همين صدّام انجام دادند.
حالا اتّحاديه اروپا آمده حمله ميکند، دارد صدّام را ميگيرد. همه آنها از ايران خواستند که شما هم چهار تا گلوله از شرق بزنيد که کار ما آسانتر بشود. همه خواستند! نه مسئولين نه مردم هيچ کدام حاضر نشدند، گفتند ما قطعنامه را قبول کرديم شما با هم جنگ داريد ما چرا دخالت کنيم؟
اگر از اين طرف هم ايران حمله ميکرد کسي اعتراض نميکرد. ما دَه سال از اينها کشته داديم، مگر ملائکه بودند بهتر از اين ميکردند؟! گفتيم ما امضا کرديم و پاي امضاي خود ايستاديم، يک گلوله از ايران نرفت، با اينکه صدّام هر چه ميخواست بکند کرد. هم علما و فقهاي ما را در نجف شهيد کردند هم اينجا. شما نشان بدهيد اگر ملائکهاي در روي زمين بود بهتر از اين ميکرد؟ اين دين اين ظرفيت را دارد.
ما بايد به اينها افتخار بکنيم تا پرچم ايران بالا برود وگرنه کسي به ديگري لگد بزند، مشت بزند، پرچم ايران بالا برود اين تمدّن نيست. ما با داشتن اينها بايد فخر بکنيم، شما اين را در سطح بينالملل ميتوانيد طرح کنيد و دوّمي هم ندارد. چه کسي دَه سال کشته داد، بعد گفت ما امضا کرديم، پاي امضاي خود ميايستيم؛ يعني اگر ملائکه در ايران بودند بهتر از اين ميکردند؟ اين دين اين ظرفيت را دارد، حالا چهار جا چهار تا مشکل هست باشد، اما گفت: «آتش که را بسوزد گر بولهب نباشد»،بدنه نظام اين است، عنصر اصلي نظام اين است، همه گفتند ـ يعني همه اين حملهکنندگان به صدّام ـ که شما ما را کمک کنيد، چهار تا تير هم از طرف شرق شما بزنيد.
گفتيم ما کاري نداريم، ما قطعنامه را قبول کرديم. شما روي کره زمين چنين جايي پيدا کنيد، کسي دَه سال کشته بدهد، بعد تعهّد داشته باشد، پاي تعهّدش بايستد، اين را قرآن را به ما گفته. از تکتک مردم سؤال کنيد که چرا حمله نميکنيد؟ ميگويند ما چون قطعنامه را پذيرفتيم، امضا کرديم، پاي امضاي خودمان هم ميايستيم. اين بيان نوراني حضرت امام سجاد فرمود با آن شمشير که پدرم را کشتند اگر کسي به عنوان امانت نزد من بسپارد، من تعهّد بسپارم که حفظ بکنم، حفظ ميکنم و به آنها برميگردانم. اين دين است! اين ميشود تمدّن، اين ميشود جامعه انساني، اين ميشود فرشتهخوي! اگر اين دين اين ظرفيت را دارد ما در اين قسمتها بايد تلاش و کوشش بکنيم، حالا کسي مشت بزند، يکي لگد بزند پرچم برود بالا، آن مهم نيست، آن راههاي پُرفضيلت فراواني که ما داريم، بايد بر آن تکيه بکنيم.
غرض اين است که اگر سبّ و لعن باشد، اينها هم به خدا بد ميگويند. به خدا بد ميگويند يعني چه؟ يعني ما منتظريم آنها بد بگويند تا بگوييم اين تناقض است! اينها خبر نميدهند، اينها ميخواهند فحش بدهند، فحش ديگر انشاست، خبر نيست.
بنابراين اگر اينها رديف کردند، گفتند خواب پريشاني است که ـ معاذالله ـ اين ميبيند، شاعرانه حرف ميزند، کاهنانه حرف ميزند، ساحرانه حرف ميزند، مجنونانه حرف ميزند، مفتريانه حرف ميزند، فحش است. اگر اين فحش باشد، ديگر نبايد ما زحمت بکشيم که جمع بين سِحر و جنون چگونه ميشود!
بیانات آیت الله جوادی آملی در جلسه تفسیر سوره طور ،شنیده شده .۴/ ۱۲ / ۹۵
فرم در حال بارگذاری ...