
۱۳ آبان
سیزده آبان روز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام و روز مبارزه با استکبار جهانی گرامی باد.
روز 13 آبان که در تقویم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز مبارزه با استکبار جهانی نامگذاری شده یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است که در سه دوره مختلف رخ داده و به همین دلیل این روز را در تاریخ کشور به عنوان روزی به یادماندنی به ثبت رسانده است. در روز 13 آبان 1343، مأموران رژیم شاه، حضرت امام خمینی(ره) را در قم دستگیر و به دستور آمریکا، به ترکیه تبعید کردند.
در روز 13 آبان 1357، دانش آموزان تهرانی در اعتراض به دخالت های آمریکا در ایران، راه پیمایی کردند، ولی دژخیمان رژیم شاه، به آنان حمله کرد و آنان را به خاک و خون کشید. در روز 13 آبان 1358، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، لانه ی جاسوسی آمریکا را در تهران تسخیر کردند و جاسوسان آمریکایی را به گروگان گرفتند.
بدین ترتیب، مبارزه ی ضد آمریکایی مردم ایران، ابعاد جدیدتری پیدا کرد. بنابراین، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، این روز را به روز «ملّی مبارزه با استکبار» نام گذاری کردند.
تبعید امام خمینی به ترکیه در 13 آبان 1343
کاپیتولاسیون یا حق قضاوت کنسولی حقی است که به اتباع بیگانه داده میشود و آنها را ازشمول قوانین کشور مصون و مستثنی میکند؛ درواقع در صورت ارتکاب جرم در خاک کشور، دولت میزبان حق محاکمه آن مجرم را ندارد. کاپیتولاسیون ریشه در استعمار دارد و کشورهای استعمارگر این قانون را به کشورهای ضعیف تحت سلطه تحمیل میکردند؛ کاپیتولاسیون درایران طی معاهده ترکمانچای برای اتباع روسیه به رسمیت شناخته شد و پس ازآن برخی کشورهای استعمارگر دیگر، این امتیاز نامشروع را بعلت ضعف حکومت های قاجاریه کسب کردند؛ اما، کاپیتولاسیون در سال 1306، تحت فشار افکار عمومی و فضای حاکم بر روابط بینالملل پس از جنگ اول جهانی لغو گردید.
هنوز بیش از 3 دهه از الغای کاپیتولاسیون نمیگذشت که محمدرضا پهلوی احیاگر مجدد آن شد.
کابینه اسدالله علم در سیزدهم مهر سال 1342، به دستور شاه، پیشنهاد آمریکا مبنیبر اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی را به صورت یک لایحه قانونی در هیأت دولت تصویب کرد.
چندی بعد این خبر به حضرت امام رسید و ایشان را به خروش و فریاد واداشت به طوری که در4 آبان 1343 ایشان طی نطقی تاریخی به رسوایی این اقدام ننگین پرداختند.
فرازهایی از سخنرانی ایشان چنین بود: « … دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد، ملت ایران را از سگهای آمریکایی پستتر کردند. اگر چنانچه کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او میکنند؛ اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست میکنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد…».
رژیم که در طول دو سالی که امام قیام کرده بودند، نتوانسته بود با هیچ شیوهای، ایشان را آرام کند، تنها یک راه پیش پای خود میدید و آن تبعید امام بود. در شب 13 آبان 1343، صدها کماندو به همراه مزدوران ساواک به منزل امام در قم حملهور شدند ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند و سپس با یک هواپیمای نظامی ایشان را به ترکیه تبعید کردند.این سرآغار هجرتی بود که 14 سال بعد پیروزی انقلاب اسلامی را به بار آورد.
کشتار بیرحمانه دانشآموزان در 13 آبان 1357
در جریان مبارزات ملت ایران علیه رژیم طاغوت، صبح روز 13 آبان 1357 تعداد زیادی از دانشآموزان برای پیوستن به تظاهرکنندگان با تعطیل کردن مدارس راهی دانشگاه تهران شدند و به جمع دانشجویان پیوستند. با هجوم مأموران شاه به دانشگاه، صدها دانشآموز و دانشجو با گلولههای آتشین به خاک و خون غلتیدند و به شهادت رسیدند.
تسخیر لانه جاسوسی ـ روز مبارزه با استکبار جهانی 13 آبان 1358
در ابتدای انقلاب و زمان حکومت دولت موقت با هدف وادار کردن آمریکا به استرداد شاه و اموال ملت ایران، دانشجویان تصمیم به اشغال سفارت آمریکا گرفتند. دانشجویان از دانشگاههای تهران، پلیتکنیک، صنعتی شریف، شهید بهشتی و … گرد هم آمدند و طی یک راهپیمایی تا سفارت آمریکا از دیوارهای سفارت بالا رفته و علیرغم مقاومت محافظین و آمریکاییها، سفارت را به تصرف کامل درآوردند.
در هنگام تسخیر سفارت، آمریکاییها به سرعت مشغول نابود کردن بسیاری از اسناد دخالتها و تجاوزارت و غارتهای خود شدند ولی پس از تسخیر سفارت به سرعت از نابودی باقیمانده اسناد جلوگیری شد و بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی آمریکا به دست آمده بود چاپ شده و در اختیار همگان قرار گرفت. به محض انتشار این خبر، مردم بسیاری با خشم و انزجار مقابل لانه جاسوسی تجمع کرده و از حرکت دانشجویان حمایت کردند. امام خمینی(ره) نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند. این حرکت دانشجویان معترض، خشم آمریکاییها را برانگیخت و آنها که ناتوان از درک ملتی استقلالطلب و آزادیخواه بودند، دست به اقداماتی بر ضد جمهوری اسلامی ایران زدند؛ از آن جمله فشار آوردن به مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، شورای امنیت و …، ایجاد جو منفی تبلیغاتی علیه دانشجویان مسلمان و برخی اقدامات دیگر از جمله آنهاست.
هر ساله و در گرامی داشت یوم الله ۱۳ آبان مردم ایران اسلامی با برپایی راهپیمایی این روز را گرامی می دارند
تصاویر حضور طلاب و اساتید مدرسه علمیه کوثر ورامین در ۱۳ آبان ۱۳۹۸





نظر دهید » 
نقش قوای چهارگانه در شکوفایی فطرت

حجت الاسلام سید کاظم ضیایی در جلسه درس اخلاق که امروز در مدرسه علمیه کوثر ورامین با محوریت مباحث اخلاقی معراج السعاده برگزار شد، اظهار داشت: جسم انسان یک وسیله است برای این که روح انسانی به مقصد مطلوب برسد مثل یک خودرو برای راننده.
جسم خدمتکار روح است و خداوند برای روح قوایی قرار داده است که از آنها به قوای ظاهری و قوای باطنی یاد می شود. وی افزود: در بین این قوا، چهار قوا هستند که می توانند انسان را اخلاق مدار کنند و این چهار قوا عبارتند از؛ قوه عقل، شهوت، غضب و وهم که هر کدام کارکرد خاص خود را دارند.
استاد اخلاق حوزه در مورد کارکرد عقل، گفت: قوه عقل تمیز می دهد بین کارهای خوب و بد، و انسان را نفی می کند از کارهای زشت و رذیله، و امر می کند به افعال جمیله تا انسان لجام گسیخته نشود.
وی ابراز داشت: اسلام و دین با تمدن هیچ گونه مشکلی ندارد بلکه آنچه مشکل است تمدن غربی است که انسان را به مصرف گرایی، شهوت رانی و درندگی تشویق می کند.اسلام از انسان می خواهد که قوای خود را در چهارچوب عقل و شرع و به دور از زیاده خواهی پیش ببرد.
حجت الاسلام ضیایی دفع ضررهای خارجی از بدن را وظیفه قوه غضبیه خواند و بیان داشت: قوه غضبیه باید در درون انسان باشد تا هر گاه قوه شهوت و عقل تندروی کردند مقابل آنها بایستند تا آنها را به مسیر درست برگرداند.
وی تشخیص اولیه دوست از دشمن برای عقل را وظیفه قوه وهمیه خواند و گفت: روح پادشاه بدن است و وزیر این پادشاه عقل است و سه قوای دیگر در خدمت عقل قرار دارند و هر گاه این تبعیت سه قوا برای عقل کامل شد روح انسان رشد پیدا می کند اما اگر این تبعیت صورت نگیرد افراط و تفریط صورت می گیرد و روح انسان به زمین خواهد خورد.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: قرار بود این قوا در اختیار انسان باشند اما گاهی دیده می شود که انسان در اختیار این قوا است. قرار بود لباس، شهوات و… در خدمت انسان باشد اما انسان در خدمت اینها است و روح به خسارات رفته است.
وی ادامه داد: وقتی غضب در اختیار عقل نباشد انسان تندی می کند، شرارت می کند و همواره در حال فریب است و وقتی این قوه رشد کند نمود بیرونی اش پر شدن زندانهای شهر است چرا که قوه غضب بدون این که در اختیار عقل قرار گیرد عمل کرده است.
حجت الاسلام ضیایی گفت: هر گاه قوه غضب در اختیار عقل قرار گیرد انسان متواضع می شود و ما در کل هستی متواضع تر از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم نداریم چرا که ایشان عقل کل عالم هستند و هر کس عاقل تر شود متواضع تر خواهد بود.
وی با بیان این که انسانهای کم عقل غرور دارند و غرور نشأت گرفته از بی عقلی است، بیان داشت: خدعه، نیرنگ و فریب از کارهای قوه وهمیه دانست و اگر وهم در اختیار عقل نباشد انسان سراغ مکر و خدعه می رود و خیانت را ترویج می دهد.
حجت الاسلام ضیایی در پایان با بیان این که انسان معجونی از این چهار قوه است و بدین طریق لیاقت خلیفه بودن را پیدا می کند، خاطرنشان کرد: امیرالمومنین(علیه السلام) در این باره می فرماید ملائکه از عقل آفریده شده و بهره ای از غضب، شهوت و وهم ندارند، حیوان از غضب و شهوت آفریده شده و بهره ای از عقل ندارد و اگر انسان بتواند سه قوای دیگرش را در اختیار عقل بگیرد افضل از ملائکه خواهد شد.
نظر دهید » 
زمانی که قائم آل محمد صلی الله قیام کند خدای عزوجل نیروی هر مرد شیعه را چهل برابر می کند
امام سجاد علیه السلام می فرماید : زمانی که قائم ما قیام کند خدای عزوجل آفت را از میان شیعیان ما بر می دارد و دلهایشان را مثل توبه های آهن محکم می کند و به هر کدام از آنان نیروی چهل مرد را می دهد و آن ها فرمانروایان و بزرگان روی زمین قرار می دهد .
الخصال ، شیخ صدوق ، انتشارات تهذیب ، ج ۲ ، ص ۳۳۹
2 نظر » 
تاثیر زیارت عاشورا بر جسم
سال ۱۳۶۹ بود. من مسئول پذیرش سازمان بودم. آن موقع سیستم ثبت و دریافت مشخصات به صورت دستی انجام میشد. مانند امروز نبود که همه چیز به صورت اتوماتیک و ماشینی انجام شود.
ما چند نفر داشتیم که کارهای اداری مردم را انجام میدادند. معمولاً سرمان خیلی شلوغ بود. یک روز دو خانم میانسال مراجعه کردند. از نوع پوشش آنها مشخص بود که از خانوادههای مذهبی و معتقد بودند. آنها را دعوت کردم که روی صندلی بنشینند و بگویند که چه میخواهند.
درخواست آنها کمی عجیب بود. حکمی از یکی از شعبات دادگاه داشتند مبنی بر مجوز نبش قبر جنازه یک خانم که حدود ۲ یا ۳ ماه پیش دفن شده بود.
کمی تأمل کردم، با توجه به داشتن دستور قضائی و قانونی، نبش قبر بلامانع بود، ولی از لحاظ انسانی سعی کردم که از این خواسته دست بردارند. اما تلاش من کارگر نشد و آنها اسرار داشتند که این مهم انجام شود و گفتند: پس از پیدا شدن وصیتنامه متوفی و سفارش او مبنی بر اینکه پس از مرگش در وادی الاسلام شهر قم دفن شود، ما میخواهیم بنابر وصیتش این کار انجام شود.
حتی در وصیتنامه نیز اشاره کرده که اگر هم جنازه من دفن شده بود باید نبش قبر شود و جنازه منتقل شود.
من با شنیدن این موضوع و اصرار متوفی در زمان حیاتش، متقاعد شدم و کار را پیگیری کردم تا انجام شود. با مسئولین ذیربط هماهنگ کردم. نیروهای واحد دفن در اختیار قرار گرفتند و کارها انجام شود، ولی مهمتر از نبش قبر، فرستادن و انتقال جسد بود به شهر مقدس قم که خود این کار داستانی بود.
معمولاً جنازه بعد از چند روز متلاشی میشود، بو میگیرد و شرایط خوبی ندارد. هیچ رانندهای نبود که این کار را قبول کند. با اینکه یکسری از این ماشینهای بنز داشتیم که اتاقک حمل جنازه با قسمت راننده جدا بود، ولی باز هم کسی زیر بار این کار نرفت.
در نهایت به ذهنم آمد که از رانندههای یک شرکت خصوصی که گاهی در حمل جنازه به سازمان کمک میکردند استفاده کنم. در بین رانندههای این شرکت یک نفر را میشناختم و ارادت متقابلی بین ما بود.
ایشان همیشه به من لطف داشت. خلاصه با وی تماس گرفتم و او قبول کرد که این کار را انجام دهد. ماشین او یک استیشن معمولی بود و هیچ فاصلهای بین راننده و جنازه نبود.
با این حال او قبول کرد و فرستادمش به قطعه مورد نظر و من هم خیالم راحت شد که کار انجام شده است. مشغول رفع و رجوع کارهای دیگر شدم. حدود یک ساعت و یا بیشتر گذشت.
تلفنم زنگ زد و دیدم راننده با صدای بلند گریه میکند و میگوید فلانی بیا! خواهش میکنم بیا. من گفتم: گفته بودم که این مورد شرایط عادی ندارد. خودت قبول کردی. گفت: نه اشتباه نکن بیا خودت ببین. من رفتم پائین، کنار آمبولانس، انگار نه انگار که این جنازه بیش از چند ماه است که دفن شده. کفنی سفید و روشن، بوی خوش و معطر از این جنازه بلند بود. همه گریه میکردند. عجیب بود. باورش هم عجیب است. نمیدانم چگونه و با چه حالی دفترم برگشتم.
آن دو خانم برای ادامه کارهای اداری آمدند. ناخودآگاه پرسیدم: ایشان کی هستند؟ چه کرده اند؟ شما را به خدا بگوئید. آنها گفتند: هیچ. ایشان هم یک انسان معمولی مثل ما بودند.فقط صبحهای جمعه زیارت عاشورای ایشان ترک نمیشد. با زیارت عاشورا مأنوس بود. من تعجب نکردم. در این سالها که در سازمان بهشت زهرا (س) مشغول کارم، زیاد شنیده بودم کسانی که با زیارت عاشورا و در یک کلام با امام حسین (ع) سر و سری دارند، متفاوت اند.
اصلاً همه چیز آنها تفاوت دارند. خیلی از اینکه همکاری کرده بودم تا وصیتنامه این خانم اجرا شود راضی بودم.
بر اساس خاطرهای از کارمند بهشت زهرا ، تاریخ انتشار: 23:10 - 09 فروردين 1397- کد خبر: ۴۰۶۶۹۳ گروه خبرنگاری خبرگزاری میزان
نظر دهید » 
سمفونی باران

باران که می بارد نمی دانم چند نفر در فکر سرپناهی هستند تا سرشان در روی بالشی گرم بگذارند و کمی آرامش بگیرند.
باران که می بارد نمی دانم چند کودک نگران کفش های سوراخ فردایشان هستند.
نمی دانم چند پدر نگران نرفتن سرکار و نبودن روزی فردایند.
نمی دانم چند مادر غصه میله های سرد گاری چرخدار پسرشان را می خورند.
نمی دانم ..
فقط می دانم ، خیلی از ما بعضی از این نگرانی ها را درک کرده ایم و حالا که اوضاعمان کمی روبه راه است و باید کاری کنیم ، فقط غصه می خوریم.
متین
نظر دهید » 
شستن لباس نجس در لباسشویی!
آیا با شستن لباس نجس در ماشین لباس شویی، لباس پاک می شود؟
آیت الله خامنهای:
اگر بعد از زوال عين نجاست، آب متصل به لوله در داخل ماشين لباسشويى به لباسها و همه قسمتهاى داخل ماشين برسد و از آن جدا و خارج شود، محکوم به طهارت است.
آیت الله مکارم شیرازی:
ماشين های معمولی که يکي دو بار با مواد شوينده لباس را مي شويد و آخرين بار پس از زوال نجاست با آب خالص شستشو مي دهد و بعد آب را تخليه می کند، لباسهايی که شسته پاک است و ماشين نيز پاک است.
آیت الله سیستانی:
ماشين لباسشويى اتوماتيک برای تطهیر کافی است.
آیت الله وحید خراسانی:
مسأله موضوعی است و برای معظم له پاک کنندگی ماشین های لباسشویی از نجاست ثابت نشده است چنانچه از موازین مطرح شده در رساله معظم له علم یا اطمینان دارید که ماشین لباسشویی پاک کننده است می توانید بر طبق علم یا اطمینان خود عمل نمایید و اگر علم یا اطمینان ندارید باید احتیاط کنید و از آن برای شستن لباس نجس اجتناب کنید.
منبع: استفتاء از سایت مراجع
2 نظر » 
دستور العمل مهار شهوت و گناه:
۱- ترک زمینه گناه:
این خود زیرمجموعه اى دارد که مهمترین آن عبارت از است:
* کنترل چشم:
دقیقا باید مواظب چشم خود بود که مبادا به نامحرم و کلاً هر آنچه که شهوت انگیز است، نگاه شود. عن الصادق(ع): «النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و کم من نظرة اورثت حسرة طویله؛ نظر دوختن تیرى مسموم از تیرهاى ابلیس است و چه بسا نگاهى که حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد»، (سفینة البحار، شیخ عباسى قمى، ماده نظر).
تا حد امکان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید.
* کنترل گوش:
باید از شنیدنى هایى که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینه ساز حرام هستند پرهیز شود. مانند نوار موسیقى، صداى شهوت انگیز نامحرم و…
* ترک مصاحبت با دوستان ناباب:
دوستانى که باعث مى شوند انسان مزه گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز کرد. از امام سجاد(ع) نقل شده: «النهى عن مصاحبة خمسة و محادثتهم و مرافقتهم فى طریق و هم الکذاب والفاسق والبخیل والاحمق والقاطع لرحمه؛ حضرت از همراهى و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهى فرموده: کذاب، گناهکار، بخیل، احمق و کسى که قطع رحم کرده است»، البته اینها از مهمترین زمینه هاى گناه هستند که باید ترک شوند ولى کلاً هر چیزى که زمینه گناه را فراهم مى کندباید ترک شود.
۲- ترک فکر گناه:
ترک زمینه گناه سهم به سزایى در ترک فکر گناه دارد ازاین رو هر چه بیشتر و دقیقتر زمینه گناه ترک شود فکر گناه کمتر به سراغ انسان مى آید. این فکر گناه است که شوق در انسان ایجاد مى نماید و بعد از شوق اراده ى عمل سپس خود گناه محقق مى شود، مسلما تا اراده و شوق و میل نسبت به کارى نباشد انسان مرتکب آن کار نمى گردد.
۳- اشتغال به برنامه شبانه روزى:
حتما باید شبانه روز خود را با برنامه ریزى صحیح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر کنید و هیچ ساعت بیکارى نداشته باشید تا نفس شما را مشغول کند.
در اوقات بیکارى وسوسه هاى نفس و شیطان به سراغ انسان مى آید و او را به فکر گناه و سپس به خود گناه مى کشاند قال امیرالمؤمنین على(ع): «ان هذه النفس لامارة بالسوء، فمن اهملها، جمحت به الى المآثم؛ براستى و حقیقت که این نفس (انسانى) پیوسته و مرتب به بدى امر مى کند در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کارى نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مى کشاند»
الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادت پرور، ج ۱، ص ۵۴۴، ح ۴
نظر دهید » 
برزخ زندگی
گنگ زندگی می کنیم
نه برای اعتقاداتمان می جنگیدم
نه مرزهایمان را با مخالفانمان مشخص می کنیم
نه همتی برای بهتر شدن زندگی مان می کنیم
و نه جرأت تغییر شرایط را داریم
اما خوب می دانیم که زندگی شجاعت می خواهد
و شجاعان برندگان این زندگی اند
ما شده ایم مشوقان دلیر دلان و خودمان در تناقضاتی که ساخته ایم دست و پا می زنیم
نه در بین خوبان جای داریم
نه مرام مخالفان را می پسندیم
چه بد برزخی ساخته ایم
متین
1 نظر » 
اهمیت علم آموزی
سرکار خانم طاهره شاکری در جلسه اخلاقی که با محوریت علم آموزی در مدرسه علمیه کوثر ورامین برگزار شد ضمن بیان روایتی از پیامبر اکرم ( ص) گفت : بر طبق روایت پیامبر ( ص) علم آموزی باید برای خدا باشد و این کار برای خدا ، ساده نیست و نیاز به تلاش دارد .
وی افزود : اگر علم برای خدا باشد ، فرد نزد خودش ذلیل خواهد شد و در برابر مردم متواضع خواهد بود . مدیر مدرسه علمیه کوثر گفت : اگر انسان در کسب علم تلاشی نداشته باشد در ورطه جهالت غرق خواهد شد مثل زمان امام حسین (ع) که امام معصوم به بدترین شکل ذبح شد تا مردم از این جهالت خارج شوند .
طاهره شاکری نادانی را مانع بزرگی برای رسیدن به قرب الی الله دانست و بیان داشت : راه نجات از جهل ، توجه به شواهد و قرائن است .
وی ادامه داد : اگر انسان نفسش را در نزد خودش ضعیف کند و در مقابل مردم تواضع داشته باشد به طور قطع در راه علم آموزی موفق خواهد بود . شاکری گفت ؛ هر مومن که خوف از خدا داشته باشد زبانش برای هر سخنی و به راحتی گشوده نخواهد شد .
وی ادامه داد : اگر اعضا و جوارح انسان در مسیر گمراهی مورد استفاده قرار گیرد ، انسان روی سعادت را نخواهد دید .
شاکری جهل را دو نوع ؛جهل اولی و جهل نوین برشمرد و گفت : قبل از ظهور پیامبر (ص) مردم به بت پرستی خو کرده بودند ، دختران را زنده به گور می کردند و این جهل اولی است و در زمان امام حسین جاهلیت نوین ظهور کرد بود .
وی افزود : جهل نوین امروزه گریبانگیر جامعه ما شده است و جهالت نوین از عواطف و احساسات دینی و مذهبی مردم برای تخریب دین آنها بهره می برند .
طاهره شاکری در پایان گفت : رابطه علم حقیقی و نفس آدمی رابطه عکس دارد وکسی که نفس خود را حقیر کردهاند باشد جامعه و مردم از علم او بهره خواهند برد .
نظر دهید » 
سخنان مقام معظم رهبری «چهار شاخص اربعین و زیارت اربعین»
اربعین حسینی خـود یـک دانـشگاه است، دانشگاهی از جنس مکتب عاشورا با این تفاوت که در عاشورا جهاد با سیف به نـمایش گذاشته شد؛ ولی در اربعین جهاد فکری و فرهنگی! دانشگاهی که در آن مشق ایستادگی، مقاومت، حق گرایی، حـقیقت گویی، روشن گری، حفظ آرمانها و ارزشـها، یـاد شهداء و اکابر و… می کنند.
اربعین دانشگاهی است از سنخ کار هیئتی آکادمیک که در نوع خود بی نظیر است و جا دارد که حوزه و دانشگاه این مکتب بی رقیب را به گونه ای محقّقانه و تحلیل محور، مورد بررسی و مطالعه قرار دهـند و آن را در مسیر تمدن سازی، مبنای نظریه پردازی و آینه ای برای عمل گرایی خویش قرار دهند.
در اینجا چهار شاخص از شاخصه های اربعین و زیارت امام حسین(ع) در این روز را با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(حفظه الله) بـه طور کـوتاه و خلاصه در منظر خوانندۀ گرامی قرار می دهیم.
1. مراسم اربعین جزء شعائرالله است
در فرمایشات مقام معظم رهبری(حفظه الله)، اربعین حسینی از مصادیق شعائرالله است؛ ایشان می فرماید: «این کسانی که این راه را طی کردند و این حـرکت عـاشقانه را و مؤمنانه را دارند انجام می دهند، واقعاً دارند حسنه ای را انجام می دهند. این یک شعار بزرگ است؛ «لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللهِ»[1] این بلاشک جزء شعائرالله است. جا دارد که امثال بنده که مـحرومیم از ایـن جور حرکتها، عرض بکنیم که «یَا لَیتَنَا کُنَّا مَعَکُم فَنَفُوزَ فَوزَاً عَظِیمَاً»[2] بنابراین زائرینی که مفتخر به شرکت در این مراسم و فیض الهی مـی شوند، هـمواره بـاید این نکته را به یاد داشـته بـاشند کـه توفیق حفظ یکی از شعائرالله را پیدا کرده اند و این خود رسالتی مهم و قطعاً در پیشگاه حق متعال، اجری بزرگ دارد. التفات به این مهم وقـتی بـه نـحو احسن رخ می نمایاند که به تبلیغات وسیع و همه جانبه و بـودجه های کـلانی که ایادی استکبار بر ضد مکتب عاشورا خرج کرده اند، آگاه شویم که یک نمونه آن در زمان حاضر، حوادث عاشورای سـال 1388 بـود کـه البته با درایت و تیزبینی رهبری ایران اسلامی و بصیرت مردم، سـیلی محکمی دریافت کرد.
2. اربعین رمز جاودانه شدن
نهضت حسینی هر نهضت و مکتب و هر پیامی برای اینکه از امواج تـحریفها و دشـمنی ها در امـان باشد و بتواند به نسلهای بعد منتقل شود، احتیاج به حفاظت از یـاد و آثـار و پیامهایش دارد که در غیر این صورت بزرگ ترین نهضتها و اصیل ترین پیامها نیز در دل تاریخ به فراموشی سپرده می شوند؛ بـنابراین یـکی دیـگر از اهداف اربعین حسینی طبق فرمایشات مقام معظم رهبری جاودانه نگاه داشتن مـکتب حـسینی اسـت. «اساساً اهمیت اربعین در آن است که در این روز، با تدبیر الهی خاندان پیامبر(ص)، یاد نهضت حـسینی بـرای هـمیشه جاودانه شد و این کار پایه گذاری گردید. اگر بازماندگان شهدا و صاحبان اصلی، در حوادث گوناگون - از قـبیل شـهادت حسین بن علی (ع) در عاشورا - به حفظ یاد و آثار شهادت کمر نبندند، نسلهای بـعد، از دسـتاورد شـهادت استفادۀ زیادی نخواهند برد.»[3] معظم له در جای دیگری می فرماید: «دو حرکت را عـمّۀ مـا - زینب کبرا(ع) - انجام داد: یک حرکت، حرکت اسارت بود به کوفه و شام و آن روشنگری ها و آن بـیانات کـه مـایۀ افشای حقایق شد؛ یک حرکت دیگر، آمدن به زیارت کربلا در اربعین بود… این حرکت بـه مـعنای این است که نباید اجازه داد که انگیزه های خباثت آلودی که قصد دارند مـقاطع عـزیز و اثـرگذار و مهم را از یادها ببرند، موفّق بشوند؛ البتّه موفّق هم نخواهند شد. تا ملّتها زنده اند، تا زبـانهای حـق گو در کـار است، تا دلهای مؤمن دارای انگیزه هستند، نخواهند توانست این را به فراموشی بـسپرند؛ هـمچنان که نتوانسته اند.»[4] در سخنان معظم له نکته مهمی نهفته است و آن نکته ایـن اسـت که عدم موفقیت دشمن در فراموشی نهضت حسینی در گرو زنده بودن ملتها، زبـانهای حـق گو و دلهای دارای انگیزه است و امروز همۀ ما در قـبال حـفظ و انـتقال این نهضت عظیم مسئولیت داریم؛ به ویـژه مـبلّغین دینی که در این عرصه مسئولیت و رسالت بزرگی به دوش دارند. امروز دلسوختگان اباعبدالله و هـمۀ کـسانی که قلبشان در راه آرمانهای حسینی(ع) مـی تپد، بـه ویژه روحانیون و مـبلّغان حـوزۀ عـلمیه، باید در مسیر بیداری امت اسلام و حـفظ وحـدت کلمه سعی و تلاش کنند. انتقال مفاهیم اصیل و خالی از تحریف نهضت اباعبدالله(ع) بـه مـخاطبین، تلاش و تبلیغ در راستای تقریب مذاهب و تـحکیم وحدت بین جوانان شـیعه و سـنی، جذب قلوب آماده برای دریـافت مـعارف عاشورایی و انتقال فرهنگ جهاد و شهادت و مبارزه با ظلم و انحراف که از مصادیق بارز آن در دنـیای امـروز، داعش و جریان وهابیّت و تکفیری اسـت، از جـمله رسـالتهای مهم همۀ عـاشقان مـکتب حسینی می باشد.
3. اهمیت تـبلیغ و کـار فرهنگی
از آموزه های اربعین بی شک یکی از درسهای مهم اربعین، اهمیت تبلیغات و کار فرهنگی است کـه ایـن درس مهم به خوبی از راه و سیرۀ اهـل بیت(ع) اسـتخراج می شود. حـضرت امـام خـامنه ای در این خصوص می فرماید: «بـه همان اندازه که مجاهدت حسین بن علی(ع) و یارانش به عنوان صاحبان پرچم، با موانع برخورد داشت و سـخت بـود، به همان اندازه نیز مجاهدت زیـنب(ع) و مـجاهدت امـام سـجّاد(ع) و بـقیۀ بزرگواران، دشوار بـود. البـته صحنۀ آنها، صحنۀ نظامی نبود؛ بلکه تبلیغی و فرهنگی بود. ما به این نکته ها باید توجه کـنیم. درسـی کـه اربعین به ما می دهد، این است کـه بـاید یـاد حـقیقت و خـاطرۀ شـهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت.»[5] اربعین درس جهاد فرهنگی است، درس افشاگری و حقیقت گویی؛ باید یادمان باشد که هدف مهم اهل بیت(ع) از رفتن به زیارت امـام حسین(ع) در اربعین و سفارش به شیعیان در زیارت اربعین، مسئلۀ روشن گری و جهاد فکری فرهنگی است؛ چنانکه امام خامنه ای در این باره می فرماید: «… این خصوصیت اربعین است؛ یعنی در اربعین افشاگری هم هست، عمل هـم هـست، تحقق هدفهای آن افشاگری هم در اربعین وجود دارد.»[6]
بنابراین امروز همۀ ما نیز باید به تأسی از اهل بیت پیامبر(ص) خود را یک سرباز در ایـن جـبهۀ خطیر بدانیم و وظیفۀ سربازی را در حد وسع به جا آوریم. یکی از زمینه هایی که باید در آن ورود پیدا کرد و کار فراوان انجام داد، مسئلۀ جهاد است. هرساله شاهد حـضور عـظیم و باشکوه مسلمانان از نقاط مختلف جـهان در راهـپیمایی اربعین هستیم، اما جای چند سؤال وجود دارد؛ چه تعداد از این جمعیت، عالِم به مفهوم و زوایای حقیقی جهاد در مقابل دشمنان اسلام از مستکبرین غربی تا عـمّال عـربی آنان که در رأسشان وهـابیّت و داعـش اند، هستند؟
چه تعداد از جوانان عراقی که در اربعین حضور می یابند و با پای برهنه به زیارت امام حسین(ع) می شتابند، با همان شوق به سوی آرمان حسین که مبارزه با باطل بود می شتابند؟ آیا همۀ آنـها دریـافته اند که کربلای امروز جهان اسلام، قتال با حرامی های تکفیری در سوریه و عراق و دفاع از حرمین است؟ در اربعین سالهای گذشته که جوانان عرب زبان بسیاری، چه عراقی و چه غیر عراقی با آن شوق و شور و با پای پیـاده! بـه سوی کـربلا می شتافتند، جای یک سؤال را باقی می گذاشتند و آن اینکه چرا این دریای عظیم عاشقان حسین امواج خشمش را به سـمت جبهه های نبرد با داعش نمی برد که اگر نیمی از آن امواج خروشان بـه سـمت داعـش می رفت طومار حرامیان برای همیشه از عراق برچیده می شد.
4. اتحاد و عظمت جهان اسلام
یکی دیگر از شاخصه هایی که در مـوضوع اربـعین حسینی باید مد نظر باشد، شاخصۀ «عظمت و اتحاد جهان اسلام » است؛ اربعین عـلاوه بـر ایـنکه پیامها و اهداف بلند عاشورا را به گوش جهانیان می رساند، حکایت از اتحاد و عظمتی وصف ناشدنی در جهان اسلام دارد؛ بـه راستی کجای جهان اسلام اینگونه عاشقانی را گرد خود جمع می کند و در کدام صحنۀ ارزشـهای اسلامی، اینگونه خیل عـاشقان، رُخ مـی نمایاند! مقام معظم رهبری(حفظه الله) نیز به این مسئله اشاره می کند و می فرماید: «همین قدر که ما ولو در اظهاراتمان کنار یکدیگر قرار بگیریم، عظمت می بخشد به دنیای اسلام؛ عظمت می بخشد به شخصیّت امّت اسلامی؛ هرجا نـمونه هایی از این اجتماع را ما مشاهده کردیم، و لو تن ها، جسمها در کنار هم قرار گرفتند، دیدیم انعکاس آن در دنیا مایۀ شرف و آبروی اسلام و مسلمین شد؛ مایۀ آبروی پیغمبر شد.. . امسال شما ملاحظه کردید در اربعین حسینی مـیلیونها انـسان در کنار هم قرار گرفتند؛ خود این حرکت عظیم یک جمعی از مسلمانها - البتّه مخصوص شیعه نبود، سنّی ها هم بودند - که در دنیا انعکاس پیدا کرد، تعظیم کردند؛ تجلیل کردند؛ آن را بزرگ ترین گردهمایی عـالم بـه حساب آوردند؛ چه کسانی؟ آنهایی که دارند مسائل اسلامی را رصد می کنند.. .
حادثۀ عجیبی بود حادثۀ امسالِ اربعین کربلا. این راه را دشمنان اسلام و دشمنان اهل بیت به خیال خود مسدود کرده بودند. بـبینید چـه حرکت عظیمی اتّفاق افتاد! وقتی حتّی جسمها در کنار هم قرار می گیرد، این جور انعکاس پیدا می کند. اگر ما با هم باشیم، کشورهای اسلامی، ملّتهای مسلمان - سنّی و شیعه و فِرَق مختلف تـسنّن و تـشیّع - بـا یکدیگر دلهایشان صاف باشد، نـسبت بـه یـکدیگر سوءظن نداشته باشند، سوءنیّت نداشته باشند، به یکدیگر اهانت نکنند، ببینید در دنیا چه اتّفاقی خواهد افتاد؛ چه عزّتی برای اسلام درسـت خـواهد شـد! وحدت؛ وحدت.»[7]
پی نوشت ها
[1] مائده/ ۲.
[2] بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) در ابتدای درس خارج، 09/09/1394.
[3] بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله)، 29/06/1368.
[4] بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) در دیدار مردم قم، 19/10/1393.
[5] بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله)، 29/06/1368.
[6] بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) دیدار با مردم آذربایجان شرقی، 28/11/1378.
[7] بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) در دیدار مـسئولان و مـیهمانان بیست و هشتمین کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی، 19/10/1393.
نظر دهید » << 1 ... 41 42 43 ...44 ...45 46 47 ...48 ...49 50 51 ... 257 >>