انتقاد تند محمد یزدی از آملی لاریجانی و اشاره به نامه او به مقاممعظم رهبری؛ شما در قم بودنتان هم خیلی موثر نبود؛ چه رسد که نجف بروید
شیخ محمد یزدی رئیس جامعه مدرسین و عضو فقهای شورای نگهبان یکشنبه هفته گذشته در دیدار با مسئولان مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه قم انتقادات تندی را از رئیس جمهور حسن روحانی، صادق آملی لاریجانی رئیس پیشین قوه قضائیه و محمدجواد علوی بروجردی بیان کرده است.
به گزارش جماران، کانال فرید مدرسی به نقل از ارگان اساتید و نخبگان بسیجی حوزه نوشت:وی خطاب به روحانی ادعا کرد:
«چطور کسی که تنفیذ ولایت را دارد، جرأت کرده و کارهای خلاف امر رهبری را میکند؛ مثل مخالفت درباره فضای مجازی و… اگر نمیتوانی مملکت را اداره کنی، برو کنار. این برو کنار را چه کسی باید بگوید؛ در درجه اول حوزه باید بگوید. بعد از نظر قانونی باید دیوان عالی قضایی بگوید. بعدش هم مجلس بگوید ولی متأسفانه میبینیم مجلس هم وضعیت دیگری دارد! او همچنین خطاب به صادق آملی لاریجانی نیز گفته است: هرچند در مسالهای نظر ولیفقیه خلاف عقیده من باشد، موظفم که اطاعت کنم؛ چون ضررش کمتر از شکستن حرمت ولایت و حاکمیت است. فلانی میگوید اگه این کار را نکنید نجف میروم! خوب بروید، آیا با رفتن شما قم بههم میخورد؟ شما در قم بودنتان هم خیلی موثر نبود؛ چه رسد که نجف بروید. رییس دفتری که ۱۰ سال، جای مهمی را اداره کرده دستگیر می شود، بعد اعتراض میکند که چرا گرفتید؟! به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند! آیا ارث پدرت بود؛ از کجا آوردی ساختی؟»
این اظهار نظر در حالی صورت گرفته است که روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام نگارش این نامه توسط صادق آملی لاریجانی را تکذیب کرده است.
محمد یزدی همچنین خطاب به محمدجواد علوی بروجردی از فضلای حوزه علمیه قم نیز گفت: بعضی اگر یک روزی رسما اعلام مرجعیت کنند، اگر زنده باشم، رسماً جلویش را میگیرم و اعلام رسمی هم میکنم؛ واقعا در حوزه چه کسی باید با این مساله برخورد کند؟!
نوه مرجع بودن که دلیل شرعی برای مرجعیت نیست؛ کسی نگفته هرجا فلانی نوه مرجع شد، میتواند مرجع باشد… اگر کسی توان علمی او محرز نشود و وارد این عرصه شود، مجبور میشوم رسما اعلام کنم که ایشان حق ادعای مرجعیت ندارند؛ چون هیچ جایی توان علمی او را تایید نمیکند؟
مگر میشود هر روز یک نفر ادعای مرجعیت کند. اگر چنین فردی تابلو هم بزند، تابلویش را پایین میآوریم؛ هیچ تعارفی هم نداریم، چون مرجعیت نمیتواند بازیچه باشد. چهار، پنج مرجع داریم که از طرق شرعی مرجع شدهاند، کافی هستند. همه که نباید فقیه و مرجع بشوند… صیانت از مرجعیت باید رعایت شود، کمیسیون صیانت از مرجعیت مصوب جامعه مدرسین و مورد تایید پنج مرجع است که یکی از آنها مقام معظم رهبری است و حتی مراجع اخیر هم که فوت شدند، در آن زمان تایید کردند لذا پنج مرجع تایید کردهاند و هفت هشت عضو هم دارد… متاسفانه گرایش به عناوین، ظواهر و القاب [در حوزه] زیاد شده است؛ بعضی ضوابط حوزوی بزرگان زیر پا گذاشته شده است.
به گزارش جماران، چند روز قبل بود که فقیهی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز در مصاحبه ای از نقش محوری این تشکل در اعلام مرجعیت و ضرورت اخذ مجوز از آن برای چاپ رساله سخن گفته بود که واکنش هایی را در پی داشت.
بر اساس این گزارش، یزدی همچنین خطاب به حاضرین در جلسه گفته است: کارهایی که در بسیج اساتید انجام میدهید کارهای بسیار خوبی است. حوزه را شما به کمک اساتید انقلابی که بعضیشان را میشناسم، میتوانید کمک بدهید و به کمک اینها نگذارید حاکمیت آهسته آهسته تحتالشعاع قرار گیرد.
نگذارید حکومت اسلامی تضعیف شود و حوزه یک حوزه مخالف حکومت که نه؛ بلکه حتی بیتفاوت نسبت به حکومت بشود. حوزه باید بهترین و بیشترین پشتیبان حاکمیت باشد.
فرید مدرسی روزنامه نگار در کانال خود با اشاره به انتشار تنها تصویر مربوط به این دیدار نوشت: تنها تصویری که از این جلسه منتشر شده که حاضران جلسه، جز یکنفر مشخص نیستند.
کنار محمد یزدی، محمدحسن نبوی، معاون فرهنگی-تبلیغی حوزههای علمیه نشسته است که گویی اینجا در مقام رئیس مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه قم آمده است. او نزدیک به دو دهه در مرکز مدیریت حوزههای علمیه حضور دارد.
چرا امام حسین در روز عرفه حج را رها نمود و به طرف کوفه رفت؟
از جمله اتهامات به شیعیان در خصوص تصمیم امام حسین است .آنان می گویند رها نمودن در وسط کار خلاف شرع است .چرا امام حسین روز عرفه و قبل از عید قربان مکه را ترک گفت؟
این سخن مشهور که امام حسین(ع) حجّ خود را نیمه تمام گذاشت، سخن نادرستى است؛ زیرا امام(ع) در روز هشتم ذى حجه «یوم الترویه» از مکّه خارج شد(1).
در حالىکه اعمال حجّ - که با احرام در مکّه و وقوف در عرفات شروع مىشود - از شب نهم ذى حجه آغاز مىشود. بنابراین، امام(ع) اصولاً وارد اعمال حج نشده بود، تا آن را نیمه تمام گذارد.
بله، مسلماً حضرت در هنگام ورود به مکّه، عمره مفرده انجام داد. چه بسا در طول اقامت چند ماهه خود در مکّه و احتمالاً در فاصله هاى مختلف، اقدام به انجام اعمال عمره کرده بود. اما انجام اعمال عمره مفرده، به معناى ورود در اعمال حجّ نمىشود.
در برخى از روایات تنها از انجام عمره مفرده از سوى امام(ع) سخن به میان آمده است.(2)
گرچه معروف و مشهور است و در برخی کتاب ها مانند الارشاد شیخ مفید آمده که حضرت حج خود را تبدیل به عمره کرد . طواف و سعی انجام داد و از احرام بیرون آمد چون نمی توانست حج خود را تکمیل کند. (3)
ولی به نظر بعید می آید که حضرت به احرام حج محرم شده باشد، چون کسی که می خواهد اعمال حج را انجام دهد ، روز هشتم یا روز نهم ذی الحجه محرم می شود . جهتی برای محرم شدن زودتر از موعد مقرر نیست.
برای تایید این مطلب روایاتی درکافی نقل شده که به برخی اشاره می کنیم: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ خَرَجَ فِی أَشْهُرِ الْحَجِّ مُعْتَمِراً ثُمَّ رَجَعَ إِلَى بِلَادِهِ قَالَ لَا بَأْسَ وَ إِنْ حَجَّ فِی عَامِهِ ذَلِکَ وَ أَفْرَدَ الْحَجَّ فَلَیْسَ عَلَیْهِ دَمٌ فَإِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع خَرَجَ قَبْلَ التَّرْوِیَةِ بِیَوْمٍ إِلَى الْعِرَاقِ وَ قَدْ کَانَ دَخَلَ مُعْتَمِراً .(4) از امام صادق نقل شده : امام حسین(ع) قبل از روز هشتم ذی الحجه از مکه خارج شد، در حالی که قبلا در ماه حج با احرام عمره ، به قصد انجام عمره وارد مکه شده بود و عمره انجام داده بود.
از این روایت بر نمی آید که حضرت حج خود را تبدیل به عمره کرده باشد. در روایت دیگر امام صادق فرمود :قَدِ اعْتَمَرَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع فِی ذِی الْحِجَّةِ ثُمَّ رَاحَ یَوْمَ التَّرْوِیَةِ إِلَى الْعِرَاقِ وَ النَّاسُ یَرُوحُونَ إِلَى مِنًى وَ لَا بَأْسَ بِالْعُمْرَةِ فِی ذِی الْحِجَّةِ لِمَنْ لَا یُرِیدُ الْحَجَّ ؛(5)
امام حسین در ماه ذی الحجه عمره انجام داد . سپس در روز ترویه (هشتم) به سوی عراق حرکت کرد . کسی که نمی خواهد حج انجام دهد ،می تواند عمره انجام دهد .
مسلماً حضرت در هنگام ورود به مکّه، عمره مفرده انجام داده ؛ چه بسا در طول اقامت چند ماهه خود در مکّه و احتمالاً در فاصلههاى مختلف، اقدام به انجام اعمال عمره کرده بود.
اما انجام اعمال عمره مفرده، به معناى شروع اعمال حجّ نیست. شاید وقتی که خبر دار شد نیروهای مخفی یزید قصد ترور حضرت را در حرم دارند و تصمیم گرفت به سوی عراق حرکت کند، برای انجام یک عمره دیگر محرم شد و آن را تکمیل کرد و از احرام خارج شد .در روز ترویه یعنی هشتم ذی الحجه به سوی عراق از مکه خارج شد .
با وجود آن که یکى از علل انتخاب مکّه، داشتن فرصت مناسب براى تبلیغ دیدگاه خود بود؛ چرا در این شرایط زمانى ویژه - که اوج حضور حاجیان از سرتاسر نقاط مختلف در مکّه، عرفات و منا است و بهترین فرصت تبلیغى براى آن حضرت فراهم آمده است - ناگهان مکّه را ترک کرد؟
مىتوانیم علل این تصمیم ناگهانى را چنین ذکر کنیم:
1- احتمال خطر جانى از برخى عبارات امام - که در مقابل دیدگاه شخصیتهاى مختلفى که با بیرون رفتن حضرت از مکّه و حرکت به سوى کوفه مخالف بودند، ابراز شده - بر مىآید که امام ماندن بیش تر در مکّه را مساوى با بروز خطر جانى براى خود مىدانست؛ چنان که در جواب ابن عباس مىفرماید: «کشته شدن در مکانى دیگر براى من دوست داشتنىتر از کشته شدن در مکّه است»(6)
نیز به عبداللَّه بن زبیر فرمود: «به خداوند سوگند! اگر یک وجب خارج از مکّه کشته شوم، براى من دوست داشتنىتر است تا آن که به اندازه یک وجب در داخل مکّه کشته شوم. به خداوند سوگند! اگر به لانهاى از لانه جانوران پناه برم، مرا از آن بیرون خواهند کشید تا آن چه را از من مىخواهند، به دست آورند» (7)
نیز به برادرش محمد حنفیه، به صراحت از قصد ترور یزید در محدوده حرم امن الهى نسبت به جان خود سخن به میان آورد .(8)
بالاخره در بعضى از متون به صراحت سخن از این مطلب به میان آمده که یزید، عدهاى را همراه با سلاحهاى فراوان براى ترور امام در مکّه فرستاد. (9)
2- شکسته نشدن حرمت حَرَم در ادامه برخى از عبارات پیش گفته، تذکّر این نکته از سوى امام وجود داشت که نمىخواهد حرمت حرم امن الهى، با ریخته شدن خون او در آن شکسته شود؛ گرچه در این میان گناه بزرگ از آن قاتلان و جنایتکاران اموى باشد. حضرت این مطلب را در برخورد با عبداللَّه بن زبیر و به گونه تعریضآمیز نسبت به او - که بعدها در مکّه موضع گرفته و لشکریان یزید حرمت حرم را خواهند شکست - به صراحت بیان مىدارد. ایشان در جواب ابن زبیر مىفرماید:.«پدرم (على) براى من نقل کرد که در مکّه قوچى است که به وسیله او حرمت شهر شکسته مىشود و من دوست ندارم که مصداق آن قوچ باشم».(10)
پی نوشت ها:
1. وقعه الطف ،ص147. 2 . وسائل الشیعه، ج 1، ص 246، کتاب حج، باب 7، ابواب العمرة ج 2 و 3. 3 . شیخ مفید ، الارشاد ج 2 ص 68 . 4و5. الکافی ج : 4 ص :536. 6.ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج 8، ص 159. 7.وقعة الطف، ص 152. 8.سید بن طاووس، لهوف، ص 82.. 9.همان،ص82. 10 . ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 546.
چرا بعضی از دعاهای ما مستجاب نیست؟!
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی:
?وقتی از وجود مبارک امام صادق (ع) سؤال میکنند چرا دعای ما مستجاب نیست، فرمود: «لأنّکم تدعون مَن لا تَعرفون» زیرا شما کسی را میخوانید که نمیشناسید.
? اینکه میبینید بعضی از ادعیه ما مستجاب نیست برای اینکه یک مقدار توجه ما نزد قدرتهای خود ما یا وابستگیهای ماست و بخشی از توجه ما به طرف الله است. کسی که هم به طبیب چشم دوخت، هم به دارو، هم به قدرت تحصیل دارو چشم دوخت، هم به قدرت پرستار، چنین انسانی وقتی میگوید «اللهم اشفنی» او با خدا بصورت نیمرخ سخن میگوید برای اینکه بخشی از توجهاش متوجه خداست و بخشی از توجهاش متوجه امکانات خودش میباشد لذا چنین دعایی، دعای خالص نیست.
?وقتی از وجود مبارک امام صادق (سلام الله علیه) سؤال میکنند چرا دعای ما مستجاب نیست فرمود: «لأنّکم تدعون مَن لا تَعرفون» زیرا شما کسی را میخوانید که نمیشناسید. بنابراین ما باید با تمام چهره و هویّت چیزی را از خدا بخواهیم؛ اگر در نیایش و دعا میخواهیم با تمام چهره و هویّت بخواهیم و اگر در عبادت میگوییم ﴿إِیِّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ﴾ باید با تمام چهره به خدا عرض کنیم ﴿إِیِّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ﴾.
اهمیت فضای مجازی در سخنان رهبر معظم انقلاب
۱_از جملهی کارهایی که مردم میتوانند به بهترین وجهی در خدمت به کشور انجام بدهند، حضور در صحنههای انقلاب است؛ از جملهی کارهایی که مردم میتوانند انجام بدهند، مواجهه و مقابلهی با شایعهسازی دشمن است. امروز یکی از شگردهای فعّال دشمن، شایعهسازی است که مردم را مضطرب کنند، مردم را با هم مخالف کنند، علیه این و آن تهمت بزنند، مردم را به جان یکدیگر بیندازند که البتّه چنین اتّفاقی نمیافتد به توفیق الهی؛ امّا آنها قصدشان این است؛ مردم باید هوشیار باشند، متوجّه باشند. مردم را با کمال وقاحت به مواجههی با انقلاب، با نظام دعوت میکنند؛ این مردمی که نظام متّکی به آنها است. اگر مردم پشتوانهی نظام، پشتیبان نظام نبودند، این ماجرای به این اهمّیّت پیش نمیآمد، پیش نمیرفت؛ این قدر وقیحند که همین مردم را وادار میکنند یعنی تشویق میکنند، تحریک میکنند به مواجههی با نظام. مردم در مقابل این تبلیغات ایستادگی کنند، علیه این تبلیغات حرکت کنند. جوانها امروز در فضای مجازی فعّالند؛ فضای مجازی میتواند ابزاری باشد برای زدن توی دهن دشمنان.۱
۲_ از اوّل انقلاب تا امروز، آمریکا جنگ رسانهای با ما داشته؛ یعنی دروغپراکنی، اغواگری، فتنهانگیزی، ترویج فساد، تحریک افراد؛ این مال امروز نیست. امروز البتّه شیوههای جدید و اینترنت و فضای مجازی و امثال اینها هم آمده است امّا آنوقتی هم که اینها نبود، با تلویزیون، با رادیو، با ماهواره، دائم مشغول بودند؛ یعنی چهل سال است که این چالش بین ما و آمریکا وجود دارد۲
۳_ عزیزان من! مراقب باشید وسوسهی دشمن در فضای عمومی زندگی تأثیر نگذارد، نفوذ دشمن نتواند در صفوف یکپارچهی جوانان مؤمن اختلال ایجاد کند. در همهی بخشها -امروز در بخشهای فضای مجازی و در بقیّهی زمینهها- دشمن بشدّت فعّال است. البتّه تلاش دشمن، مأیوسانه است؛ این را از سخنان آنها کاملاً میشود فهمید؛ امّا تلاش میکنند. باید بِایستید، باید از خودتان آمادگی و اقتدار نشان بدهید، باید ابتکار خودتان و انگیزهی خودتان را در بخشهای مختلف به کار ببندید؛ خدای متعال به شما کمک خواهد کرد. انشاءالله آیندهی ارتش با حضور شما جوانان مؤمن، آیندهی بهتری خواهد بود و چشم ملّت ایران روشن خواهد شد.۳
۴_ دستگاههای تبلیغاتی هم -چه صداوسیما، چه مطبوعات، چه این وبگاههای فضای مجازی- بذر ناامیدی نپاشند در مردم؛ جوری حرف نزنند که یک عدّهای را ناامید کنند از اسلام؛ نه، حالا میخواهند انتقاد هم بکنند، انتقاد کنند؛ بنده با انتقاد منطقی مخالف نیستم، منتها ناامید نکنند مردم را. گاهی در یک روزنامهای، در یک برنامهی تلویزیونیای، یا در یک برنامهی رادیویی، جوری حرف زده میشود که آدم میبیند «عجب! مثل اینکه همهی درها بسته است»؛ خب اینجور نیست؛ درها بسته نیست؛ چرا اینجوری بگویند؟ این را بدانید؛ بدانید مطمئنّاً ملّت ایران و انقلاب عزیز اسلامی و نظام جمهوری اسلامی همچنانکه از مراحلِ سختِ دیگری گذشته است، از این مراحل که از آنها آسانتر است براحتی انشاءالله خواهد گذشت.۴
۵_ یک مسئلهی مهمّ دیگر هم مسئلهی وحدتِ آحاد مردم -وحدت ملّی و وحدت اجتماعی مردم- است. متأسّفانه امروز در فضای عمومی، در فضاهای مجازی، توهین به یکدیگر، اهانت به یکدیگر، تهمت زدن به یکدیگر از سوی جمعی رایج شده است؛ البتّه این جمع، مسلّماً جمع زیادی نیستند لکن کارشان به کشور و به فضای عمومیِ کشور صدمه میزند؛ بعضی از اینها گناه کبیره است. بایستی روح وحدت و روح اهتمام [باشد]؛ پرداختن به یکدیگر را بگذارند برای یکوقت دیگر؛ امروز که دشمن در مقابل کشور ایستاده است، همه با هم دست به دست هم بدهند، متّحد باشند، در یک جهت کار کنند برای استقلال و عظمت کشور .۵
۶_ لان در فضای مجازی معمول شده، کار عادی و رایجی است که به همدیگر بدگویی کنند، این به آن، آن به این تهمت بزنند، یک ضعف کوچک را بزرگ کنند، آبروی مؤمن را ببرند که معلوم هم نباشد چه کسی است؛ خب خیلی چیز بدی است. در بین جوانهای ما یکچنین چیزهایی وجود دارد که باید جلویش گرفته بشود؛ این با تربیت معنوی [ممکن است]۶
۷_ یکی از موانع ]پیشرفت[، سرگرمی به چیزهای خرابکننده و ویرانکننده و گمراهکننده است؛ مثل اختلافات سرِ چیزهای بیخودی. اختلافات کوچک و بهانههای کوچک، گاهی مایهی اختلافات بزرگ میشود؛ مثل حواشیای که وجود دارد. سال گذشته به نظر من در همین جلسه بود یا یک جلسهای شبیه این در ماه رمضان بود که به یک حاشیهای اشاره کردم که مال آنوقت بود. حاشیهای که امروز به نظر من بیشتر از متن، ماها را به خودش سرگرم کرده، همین مسئلهی فضای مجازی و فلان شبکهی پیامرسان و از این [قبیل] چیزها است؛ اینها «حاشیهای» است. خب یک کاری باید انجام بگیرد، یک کاری هم دارد انجام میگیرد؛ این پرداختن افراطی و زیاده به آن -از آن طرف یک جور، از طرف مقابل یک جور- همان حواشی است؛ غافل شدن از کار اصلی است. بنابراین اینها موانع درونی است .۷
۸_ما در مورد فضای مجازی این را میگوییم ؛ میگوییم مواظب شلّیک توپخانهی دشمن باشید در این فضا؛ حواستان باشد. از این فضا، دشمن علیه هویّت شما، موجودیّت شما، نظام شما، انقلاب شما استفاده نکند. آمارهای بیپایه میدهند، دروغ میگویند، نسبت دروغ میدهند، چهرههای مورد قبول مردم را -که باید مردم به اینها اعتقاد داشته باشند- تخریب میکنند، موفّقیّتهای انقلاب را کتمان میکنند، دروغانگاری میکنند؛ ناموفّقیّتها را، ضعفها را، کاستیها را اگر یکی است هزار تا جلوه میدهند، اگر یکجا است به همهجا تعمیم میدهند؛ کارهای دشمن اینها است دیگر؛ اینها کارهای دشمن است؛ برای چه؟ برای اینکه راز پیروزی انقلاب اسلامی را دشمن فهمیده؛ رازش اعتقاد مردم و ایمان مردم است؛ میخواهد این ایمان را از بین ببرد. حالا اگر در طبقات سنین بالا نتوانست، [میخواهد] این اعتقاد را در جوان و نوجوان و نسل نو از بین ببرد که دیگر مردم پشت سر این انقلاب و این نظام نَایستند؛ هدفش این است. اینکه مردم را ناامید کنند، مردم را بدبین کنند، اعتماد به نفس مردم را بگیرند، آینده را تاریک نشان بدهند، کاری است که امروز دشمن دارد میکند. ۸
۹_ یکی از خصوصیّات ممتاز دیگر امروز، آماده بودن وسایل رساندن پیام است؛ همین فضای مجازی که این برادرمان به تفصیل و خیلی خوب بیان کردند و تعبیر خوبی است که ایشان کرد و به ذهن بنده هم اتّفاقاً همین تعبیر قبلاً رسیده بود که «اسمش فضای مجازی است درحالیکه واقعاً فضای حقیقی است»؛ یعنی این فضا درون زندگی بسیاری از مردم حضور دارد. خب همین فضای مجازی یک ابزار است؛ یک ابزار بسیار کارآمد برای اینکه شما بتوانید پیامتان را به اقصیٰ نقاط دنیا برسانید، به گوش همه برسانید. این [امکان] دیروز نبود، امروز هست. یکی از امتیازات این است . ۹
۱۰_ یکی دیگر از چیزهایی که در مدیریّت کشور -که بتوانید کشور را اداره کنید- تأثیر دارد، مسئلهی فضای مجازی است؛ فضای مجازی خیلی مهم است. در مسئلهی فضای مجازی، آنچه از همه مهمتر است، مسئلهی شبکهی ملّی اطّلاعات است. متأسّفانه در این زمینه کوتاهی شده، کاری که باید انجام بگیرد، انجام نگرفته؛ این[طور] نمیشود. اینکه ما بهعنوان اینکه نباید جلوی فضای مجازی را گرفت، در این زمینهها کوتاهی کنیم، این مسئلهای را حل نمیکند و منطق درستی هم نیست. خب امروز فضای مجازی مخصوص ما که نیست، همهی دنیا امروز درگیرند با فضای مجازی؛ کشورهایی که شبکهی ملّی اطّلاعات درست کردهاند و [فضای مجازی را] کنترل کردهاند به نفع خودشان و به نفع ارزشهای مورد نظر خودشان، یکی دو تا نیستند. بهترینِ کشورها، قویترینِ کشورها، در این زمینهها خطّ قرمز دارند؛ راه نمیدهند؛ خیلی از بخشهای فضای مجازی اعزامشدهی از سوی آمریکا و دستگاههای پشت سر و پشت صحنهی این قضیّه را راه نمیدهند؛ کنترل میکنند. ما هم باید کنترل کنیم؛ این کنترل کردن معنایش این نیست که ما ملّت را از فضای مجازی محروم کنیم؛ نه، معنایش این نیست. امروز بهمنی از گزارههای درست و نادرست دارد روی سر مراجعین اینترنت ما فرود میآید؛ اطّلاعات غلط، اطّلاعات نادرست، اطّلاعات مضر، شِبه اطّلاعات -بعضی چیزها اطّلاعات واقعی نیست، اطّلاعنمایی است- خب اینها دارد مثل یک بهمنی فرود میآید؛ ما چرا باید اجازه بدهیم این اتّفاق بیفتد؟ ما چرا باید اجازه بدهیم آن چیزهایی که برخلاف ارزشهای ما است، برخلاف آن اصول مسلّمهی ما است، برخلاف همان اجزا و عناصر اصلی هویّت ملّی ما است، بهوسیلهی کسانی که بدخواه ما هستند، در داخل کشور توسعه پیدا کند؟ نه. ۱۰
۱۱ _ اهتمام به تخاطب واقعی. فضای مجازی چیز خوبی است، فرصتی است امّا کافی نیست. بعضیها چسبیدهاند به فضای مجازی -توئیتر و مانند اینها- برای اینکه پیامهایشان را برسانند، این فایده ندارد؛ تخاطب واقعی لازم است، میزگرد لازم است، سخنرانی لازم است، نشریّه لازم است، بحثهای دونفره و سهنفره لازم است، جلسات تحلیل لازم است؛ اینجور با مخاطبینتان بنشینید؛ و مانند این کارها.۱۱
۱۲_ یکی از شگردهای دشمن این است که بگوید شما نمیتوانید، شما شکست خوردید، از شما کار برنمیآید، تمام شدید، رفتید؛ این یکی از شگردهای دشمن است. این شگرد را بههیچوجه نپذیرید. البتّه در داخل هم کسانی هستند که همان خواستهی دشمن را با صدای بلند در اینجا بیان میکنند، به زبان میآورند؛ هستند کسانی ازاینقبیل که همان چیزی را که دشمن میخواهد در ذهنیّت جامعه به وجود بیاید، همان را اینجا با صدای بلند در روزنامه، در غیر روزنامه و در فضای مجازی -حالا که فضای مجازی هم هست- بیان میکنند۱۲
۱۳_ ایمان و حیا و اخلاق جوانان هم مایهی اقتدار است، [لذا] با آن دشمنند. اینهمه در فضای مجازی و در رسانهها فعّالیّت میکنند، میلیاردها خرج میکنند برای اینکه بتوانند از جوان ایرانی اخلاق را، ایمان را، پایبندی به شریعت را، حیا را سلب کنند و بگیرند؛ چرا؟ چون اینها مایهی اقتدار کشور است. با جوان مؤمن متشرّعِ باحیای باایمان که در مقابل این وسایل شهوتانگیز نمیلغزد و میتواند خودش را نگه دارد، و برای کشور مایهی اقتدار است؛ دشمنند.۱۳
۱۴_ یکی از برنامههای اینها ]دشمن[ که تصریح میکنند، آموزش و تسلیحِ افرادِ بومیِ انتخابشده است؛ یعنی [میگویند] ما در این کشورها، ازجمله در ایران، افرادی از خود ایران را انتخاب میکنیم، با اینها ارتباط برقرار میکنیم، اینها را آموزش میدهیم، تجهیزشان میکنیم -امروز هم تجهیز کردن آسان است، اینترنت هست و فضای مجازی هست و ارتباطات گوناگون هست- تا به جان کشور بیفتند، به جان نظام اسلامی بیفتند، به جان ملّت بیفتند؛ اینها حرفهایی است که اینها دارند میگویند؛ خب این شد دشمن.۱۴
۱۵ _ جنگ نرم یک عرصهی بسیار وسیعی است و روزبهروز هم با گسترش این فضای مجازی دارد گستردهتر میشود و خیلی هم خطرناکتر از جنگ سخت است -یعنی در جنگ سخت، جسمها به خاک و خون کشیده میشوند، [ولی] روحها پرواز میکنند و میروند به بهشت؛ [امّا] در جنگ نرم، اگر خدای نکرده دشمن غلبه بکند، جسمها پروار میشوند و سالم میمانند، [ولی] روحها میروند به قعر جهنم؛ فرقش این است؛ لذا این خیلی خطرناکتر است- هیئت اندیشهورز لازم دارد.۱۵ .
۱_ ۱۳۹۷/۱۰/۱۹ _ بیانات در دیدار مردم قم
۲_.۱۳۹۷/۰۸/۱۲ _ بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان
۳_ .۱۳۹۷/۰۶/۱۸ _ بیانات در دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) نوشهر
۴_۱۳۹۷/۰۵/۲۲ _ بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم
۵_ .۱۳۹۷/۰۳/۲۵ _ خطبههای نماز عید فطر
۶_ .۱۳۹۷/۰۳/۲۰ _ بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها
۷_ .۱۳۹۷/۰۳/۰۷ _ بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان
۸ _ .۱۳۹۶/۱۰/۰۶ _ بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
۹_ .۱۳۹۶/۰۶/۰۶ _ بیانات در دیدار طلاب حوزههای علمیه استان تهران
۱۰ _ ۱۳۹۶/۰۳/۲۲_ بیانات در دیدار مسئولان نظام
۱۱_ ۱۳۹۶/۰۳/۱۷ _ بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان
۱۲_ .۱۳۹۶/۰۳/۱۷ _ بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان
۱۳_ .۱۳۹۶/۰۲/۲۰ _ بیانات در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (علیهالسلام)
۱۴ _ ۱۳۹۵/۱۰/۱۹ _ بیانات در دیدار مردم قم
۱۵_ .۱۳۹۵/۰۹/۰۳ _ بیانات در دیدار بسیجیان
دل عاشق
وقتی عاشقی و دلت گیر ، باید بلد باشی ناز بکشی ، دل بدست آوری ، شاد کنی اگر نتوانستی همه چیز خراب می شود .
چون دل معشوق زود می شکند و سخت جوش می خورد یا اصلا جوش نمی خورد و اگر هم جوش خورد ، فراموش نمی کند .
شاید برای همین است که عاشقی کردن سخت است ، آخر همه تحمل ناز کشیدن های طولانی و خریدن اشک های بی امان را ندارند و این می شود که دلی می شکند و عشقی می میرد .
نمی دانم ایراد از عشق است یا عاشق که مرز عشق و نفرت ، به مویی بند است و فاصله شان فرسنگ ها .
لابد که ایراد از عاشق است .
اما من عاشقی را می شناسم که که هر وقت دل شکسته تریم ، بیشتر تحویلمان می گیرد.
هر وقت دلگیر تریم ، خاطرمان برایش عزیزتر است و خدا نکند که اشکی بریزیم و گریه ای کنیم ، آن وقت دنیا را به پایمان می ریزد .
اینها نه برای این است که خریدار غم است ، نه، بلکه از آن جهت است خوب عاشقی بلد است.
و خوب دل را می فهمد. خوب غم را می خرد و دل غمگین، متلاطمش می کند.
شیفته دل آرام است .
برای همین غم را می برد و جایش دلی مملو از آرامش می گذارد.
دلی آرام با شادی زیر پوستی که نمی دانیم این شادی از کجاست و برای چیست !
فقط می دانیم که دوست داریم دوباره زندگی کنیم،دوباره محبت کنیم و دوباره محبت هدیه دهیم .
چه عاشقی است این عاشق و چه نزدیک است .
همین جاست فقط کافی است رد اشک هایی که در فراغش ریخته ای بگیری و تا بغضی که زیر گلو مانده است برسی.
که فرمود: «نحن اقرب من حبل الورید.»
متین
نیایش
حبیبم !
می دانم عقل ، مخلوق توست و مخلوق تو همواره نیازمند است.
پس مگذار با غره شدن بر عقل ناقص خود ، حس بی نیازی بر من غالب شود و عاقبتم را بر باد دهم .
متین
کاری از معصومه رمضانی
همسرانه
همیشه وقتی خوشحال می شوم که بی خبر از من و بدون این که بفهمم برای خوشحال شدنم کاری انجام دهی ، تا عزیز بودنم ، مهم بودنم ، عشق بودنم را ببینم .
شاید این خودخواهی باشد ولی خب من این طوری می پسندم دیگر .
البته بماند که تو خیلی هم بلد نیستی سوپرایزم کنی و حرصم می دهی . و بعد برای راضی کردنم هزار بهانه می تراشی که: فلان روز را یادم نبود ، اما این بار خواستم بخرم تخمش را ملخ زده بود .
وای که چقدر ناشیانه بهانه می آوری و چه پر طمطراق وعده می دهی . و من هم مثل همیشه چه زود و ساده راضی می شوم …
اصلا زندگی با تو را با همین وعده و وعید هایش ، دلخوشی های لحظه ای و بودن و نبودن هایش دوست دارم .
همین قدر ساده ..
وقتی از چیزی ناراحتی و با خودت حرف میزنی و یا وقتی از دست من عصبانی هستی و بدون این که چیزی بگویی دندان به دندان میسابی اگر چه قیافه ات خنده دار نمی شود اما من خنده ام میگیرد .
اصلا آن موقع ها بیشتر دوستت دارم .
من هم مثل تو علاقه بیش از حدی به ” چشم ” شنیدن دارم ، اصلا نمیدانم من و تو ، دو پادشاه ، چطور در یک اقلیم گنجیده ایم از بس به چشم شنیدن های هم علاقه داریم .
اصلا بگذار برویم سر اصل مطلب من نمی دانم چه شد آن روز که ادعایم می شد : منو عاشقی … ؟ !
و آن روز که غرورِ محل ندادن به یک صف ، خواهان ، بَرَم داشته بود ، تو چطور وارد دلِ مثلا قفل زده ی من شدی ؟
چه طور وارد شدی که حالا وقتی دعوایمان می شود و با هم قهر می کنیم - اگر چه مراقب غرور نازنیم هستم _ اما هزار جان می کنم تا غیر مستقیم حرف بزنی ،.
تا غیر مستقیم بخندی .
محلم دهی .
و چقدر به دلم می چسبد وقتی با این غیرمستقیم هایم همراهی می کنی و مثلا نمی دانم که داری چه می کنی .
جانانم ! چقدر خوب است که خیلی ساده ، می فهمی ، درک می کنی که این همه غرور و خودخواهی فقط ناز کردن ساده ایست برای خریداری چون تویی …
متین
عشق بازی
آدمی به عشق زنده است.
یکهو بی قرار می شود و دلش عشق می خواهد .
بی هوا سینه اش تنگ می آید و کوچک می شود. آن موقع است که نمی داند چه می خواهد .
این در حالی است که خدا دارد با او عشق بازی می کند تا بنده اش را عاشق خود کند و اگر عشقش را گم کرده بگردد و بگردد و او را پیدا کند.
این جور وقت ها خدا خودش را بین بی قراری های آدمیزاد پنهان می کند تا عیار عشق او را بالا ببرد، ولی او گاه راه را گم کرده در پی عشق های خیالی می رود و گاه چنان عاشقی می کند که خود خدا هم عاشقش می شود.
و امان به روزی که خدا عاشق آدمی شود. “و مَن عَشَقَنی عَشَقْتُه و مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُه” کاش حواسمان به بی قراری های گاه گاهمان باشد و به آن زمان ها که دلمان عشق می خواهد.
متین ،رمضانی. تلفیقی از نوشته های کال ما
حکم زکات فطره جنین
آیت الله خامنه ای مدظله العالی
سوال : آیا برای جنین لازم است فطریه پرداخت شود؟
پاسخ : فطریهی جنین واجب نیست. ۱
آیت الله مکارم شیرازی حفظه الله
پرسش :آیا باید برای جنین در شکم مادر (چه قبل از دمیده شدن روح یا بعد از آن ) زکات فطره پرداخت نمود؟
پاسخ :فطریه بر جنین درون شکم مادر واجب نمی شود.
<< 1 ... 41 42 43 ...44 ...45 46 47 ...48 ...49 50 51 ... 253 >>