دوقطبیسازی دروغین موجب «خفقان سیاسی» میشود/ «دیکتاتوری سیاسی» نتیجۀ جناحبندی و دوقطبی غیرواقعی است
کسانی که در فتنۀ 88 حضور داشتند(از نظر جمعیت) دو بخش بودند؛ یک بخش حداقلی و یک بخش حداکثری. آن بخش حداقلی میدانستند که تقلب نشده است و میدانستند که دارند چهکار میکنند؟
آنها میخواستند بازی را بههم بزنند.
آن بخش حداکثری هم شامل کسانی بود که واقعاً باور کرده بودند که «تقلب شده است» و هم شامل کسانی که طرز تفکر آن جریان را قبول دارند.
در اینجا میخواهیم دربارۀ یک قشر گستردهای از مردم صحبت کنیم که در این انقلاب، دچار سوء تفاهم شدهاند و ما همیشه بهواسطۀ این سوء تفاهم، داریم هزینه میدهیم؛ هم در انتخابات، بازی میخوریم و همه ضرر میکنند، هم در مواردی مثل فتنۀ 88 بعضیها از این سوءتفاهم، بهشدت سوء استفاده میکنند.
شاید بشود نام این سوءتفاهم را گذاشت «دو جریان اصلاحطلبی و اصولگرایی!» چون بهدلایل مختلف، این دوئیّت، وجود ندارد و دروغ است! وجود یک دوقطبیِ سیاسی دروغ، موجب میشود در تمام انتخاباتها، افراد ضعیف اما زرنگ و سودجو انتخاب شوند.
چون طرفداران این گروه میگویند: «اگر به اینها رأی ندهیم، طرف مقابل رأی میآورد! لذا هرچند ایدهآل و شایسته نیستند ولی به اینها رای میدهیم!» طرفداران آن گروه هم، همین را میگویند. لذا افراد غیرشایسته و ضعیف بر سر کار میآیند. این «دوقطبیِ دروغین» اجازه نمیدهد که اوضاع جامعه ما بهتر نمیشود!
صهیونیستها و دشمنان ما هم در داغکردن دعوای اصلاحطلبی و اصولگرایی نقش داشتهاند! البته اختلافنظر و تفاوتِ جریانهای سیاسی در کشور ما هست و اتفاقاً بیشتر و جدّیتر از این هم هست!
اما داغکردنِ این دو جریان موجب شده است که هیچوقت کشور ما آن رشد و پیشرفتی که باید را نداشته باشد. شما تصور کنید که دانشجوها بخواهند اساتید خودشان را بر اساس همین دیدگاه جناحی-که امروز رایج است- انتخاب کنند! در این صورت «علم» ضربه میخورَد.
در زمینههای دیگر هم اگر بخواهیم جناحی برخورد کنیم، قطعاً ضربه خواهیم خورد. آنهایی که این طرح دوقطبی را برای کشور ما ریختهاند، حدود 100سال است که اروپا و آمریکا را همینطوری دارند اداره میکنند؛ یعنی این دوقطبیبازیها را در آنجا هم پیاده کردهاند!
در این تردیدی نیست که اختلافنظر موجب رشد ما خواهد شد.
اما وقتی که دوقطبیسازی بشود، این اختلافنظرها دچار خفقان سیاسی میشود و بهخوبی بروز پیدا نمیکند. چون اگر کسی در یک جناح سیاسی، بخواهد برخی از نظرات جناح مقابل را تأیید کند، بهشدت مورد هجمه قرار میگیرد که «چرا جناح مقابل را تقویت میکنی؟!»
خفقان سیاسی و دیکتاتوری سیاسی، نتیجۀ جناحبندیها و دوقطبیهای غیرواقعی است.
این دیکتاتوری سیاسی، الان در اروپا دارد تجربه میشود.
الان در فرانسه، این یک موضوع جدّی است؛ مردم دنبال نجات از این دوقطبیهایی هستند که سرشاخههای هر دوقطب در دست صهیونیستهاست!
ما الان باید از این فضای عمومیِ دوقطبیسازی که موجود است، عبور کنیم. نباید فضا بهگونهای باشد که افراد در هر جناحی که هستند، برخی از نظرات خودشان را-از ترسِ اینکه توسط جناح خودشان، به آنها هجمه نشود- نگویند و برای مردم مطرح نکنند.
اگر دموکراسی بنا باشد جامعه را با خفقان روانیِ سیاسی و با جناحبندیهای کاذب، اداره کند، این از دیکتاتوریِ سعودیها هم بدتر است، چون آن دیکتاتوریِ صادقانه است، ولی این دیکتاتوریِ مزورانه است!
علامه طباطبایی میفرمود: دموکراسی از دیکتاتوری بدتر است (ترجمه المیزان/4/194) در دیکتاتوریِ ناشی از «جناحبندی کاذب سیاسی» نمیدانید یقۀ چه کسی را باید بگیرید؟ اما دیکتاتوری، لااقل میدانیم یقۀ چه کسی را باید گرفت! جناحبندیِ سیاسیِ کاذب که مانع شایستهسالاری است، بدتر از دیکتاتوری است. امروز همین نوع دموکراسی است که دارد اینهمه در جهان، جنایت میکند.
پیش از ظهر امروز؛ بازدید مدیر حوزه علمیه خواهران استان تهران از مدرسه علمیه کوثر ورامین
حجت الاسلام والمسلمین کبیریان مدیر حوزه علمیه خواهران استان تهران از مدرسه علمیه کوثر در شهرستان ورامین بازدید به عمل آورد.
حجت الاسلام والمسلمین کبیریان مدیر حوزه علمیه خواهران استان تهران امروز به همراه جمعی از معاونان از مدرسه علمیه کوثر در شهرستان ورامین بازدید به عمل آورد و در این بازدید خطاب به طلاب این مدرسه علمیه گفت: توجه به فعالیتهای حوزههای علمیه بسیار حائز اهمیت است.
وی در دیدار با طلاب پایه اول ابراز کرد: پایه اول طلبگی بهترین پایه تحصیلی است چرا که انسان با انگیزه قوی وارد حوزه علمیه میشود و به کسب علوم دینی اقدام میکند بر همین اساس لازم است طلبه از همان ابتدای ورود انگیزه خود را در کسب علوم حوزوی و تهذیب نفس تقویت کند تا متحمل ضرر و زیان نشود.
مدیر حوزه علمیه خواهران استان تهران با بیان اینکه علما و طلاب وارثان انبیا و مرزبانان دین اسلام هستند، اظهار داشت: طلاب هم باید خود را عالم به دین کنند و هم تهذیب نفس داشته باشند تا لیاقت جانشینی انبیای الهی را کسب کنند.
حجت الاسلام والمسلمین کبیریان در جمع طلاب پایه پنجم این مدرسه علمیه تاکید کرد: مهمترین و اساسیترین وظیفه طلاب و روحانیون بعد از فراگیری علوم حوزوی تبلیغ و نشر درست دین در جامعه است و این عمل باید با اخلاص همراه باشد.
وی با استناد به آیات قرآن کریم در اهمیت تبلیغ دین، گفت: خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبراسلام میفرمایند: تبلیغ را از اقوام و نزدیکان خود شروع کن؛ طلبه باید از لحاظ رفتاری و کرداری اسوه و الگوی نزدیکان خود باشد.
مدیر حوزه علمیه خواهران استان تهران با تاکید براینکه طلاب مروجان مکتب امام زمان (عج) هستند، اظهار داشت: بصیرت داشتن، آگاه به زمان بودن، شور و نشاط انقلابی و جهادی داشتن لازمه و اساس کار ارزشمند طلبگی است.
حجت الاسلام والمسلمین کبیریان در پایان هدف از این دیدار را شنیدن مستقیم و بدون واسطه سخنان و پیشنهادات مدیران، اساتید و طلاب این مدرسه علمیه بیان کرد.
همچنین در ادامه خانم شاکری مدیر مدرسه علمیه کوثر با ارائه گزارشی از فعالیت ها و موفقیت های این حوزه گفت: مدرسه علمیه کوثر در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، انقلابی و فضای مجازی ورود داشته و موفقت های قابل توجهی را در پرونده فعالیت خود به ثبت رسانده است.
شرح حدیث رهبر انقلاب در ابتدای درس خارج فقه
درباره تبعات اخروی ریاست: نباید دنبال ریاست بدویم!
عن النّبیّ صلَّى اللَّه علیه و آله قال: لا یُؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلىٰ عَشَرَةٍ فَما فَوقَهُم اِلّا جِیءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه فَاِن کانَ مُحسِناً فُکَّ عَنهُ وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلىٰ غِلِّهِ. این حدیث دربارهی بنده و امثال بنده است؛ [رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله] فرمود که هیچ کس نیست که بر ده نفر یا بیشتر ریاست و امارت داشته باشد، مگر اینکه در روز قیامت وقتی که او را میآورند، دستبسته وارد محشر میکنند.
نفْس این مسئولیّت و آمریّت و ریاست، یک تبعاتی دارد که ایجاب میکند این را. در آن حوزهِی مأموریّت که ما آنجا رئیسیم، مدیریم، یک کارهای هستیم، بعضی از کارها انجام میگیرد که ما میتوانستیم مانع آن بشویم و نشدیم، یا بعضی از کارها باید انجام میگرفت انجام نگرفت.
اگر ماها عقل داشته باشیم، باید دنبال ریاست ندویم؛ ریاست این تبعات را دارد.
این آمریّت و ریاست، این خطرات را دارد که روز قیامت وقتی او را بیاورند، مغلولاً (دستبسته) میآورند؛ این چیز خیلی مهمّی است.
مغلولاً میآورند او را در پای محاسبهی الهی.
اگر چنانچه او آدم خوبی بود، درستکار بود، در آنچه انجام گرفته بود تقصیری و گناهی متوجّه او نبود، اینجا رها میکنند او را. امّا اگر نه، انسان نیکوکاری نبوده است در دنیا، خودش هم آدم بدکار و بدعملی بوده است ـ هرجور بدعملیای که فرض کنید ـ اینجا آن گرفتاری و آن غل و زنجیری که به او بسته شده است، افزایش پیدا میکند.
اینها را باید ما بفهمیم؛ اینها را باید بفهمیم. دنبال کرسیهای ریاست [بودن] چه ریاست اجرائی، چه ریاست تقنینی؛ میبینید برای نمایندگی مجلس بعضی خودشان را میکُشندــ عقل نیست، تدبیر نیست.
۹۷/۹/۲۷ Khamenei_ir
حجت الاسلام ضیایی: انسان با خودشناسی به خداشناسی می رسد
حجت الاسلام سید کاظم ضیایی استاد اخلاق حوزه علمیه، امروز در جلسه درس اخلاق که مدرسه علمیه کوثر برگزار شد گفت: انسان به هر میزان خودش را بشناسد میتواند درباره خداوند و دیگران شناخت حاصل کند.
وی افزود: دفع رذائل و کسب فضائل از مهمترین آثار خودشناسی است و انسان به واسطه خودشناسی است که میتواند به انواع کمالات دست یابد و تمامی آلودگیها را از خود دور کند.
این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه بهای نفس انسان بهشت است ابراز کرد: انسان باید جام وجودی خویش را از آلودگی پاک نگه دارد تا از قله کمال پایین نیاید و به بالاترین رتبه انسانی دست یابد.
حجت الاسلام ضیایی ادامه داد: انسان دارای دو بعد جسمانی و روحانی است بعد جسمانی مشخص و بسته است و از ابتدای خلقت کل وجود و جسمانیت انسان یکی است و تغییر نمیکند از این رو اگر یک پزشک به جسم انسان آگاهی داشته باشد به او نمیگویند عارف بالله چرا که جسم محدود است و این محدودیت جسم کاملا مشخص است، اما جان و روح محدود نیست و بی نهایت است لذا خط پایانی برای او ترسیم نمیشود بنابراین شناخت انسان پایان ندارد.
وی با بیان اینکه روح انسان، چون مجرد است قابل مشاهده نیست، ابراز کرد: شناخت کامل روح و وابستگی به دنیا در تعارض هستند، شناخت کامل روح برای کسانی که میل و تعلقات به این دنیا دارند میسر نمیشود و انسان زمانی میتواند به شناخت کامل برسد که تعلقاتش به دنیا از بین رفته باشد.
این استاد حوزه علمیه ادامه داد: شناخت زمانی میسر میشود که انسان به آن سنخیت یابد و، چون روح مادی نیست انسان بایدخود را از عالم جسم و مادی بالاتر ببرد تا شبیه روح شود که بتواند آن را بشناسد.انسان مادی نمیتواند روح را درک کند و مخاطب خداوند هم روح است.
حجت الاسلام ضیایی در ادامه گفت: کسی که مسیر را اشتباه میرود نه راه را شناخته، نه راهنما و نه خود را شناخته است.
وی با استناد به آیه ۵۳ سوره فصلت خاطرنشان کرد: «سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ ...» این آیه اشاره به افقهای پیش روی انسان دارد که تا انسان خودش را نشناخته باشد نمیتواند به این افقها برسد.
برای پیروزی یک کمربند فکری داشته باشید
يک بيان نوراني در نهج البلاغه است که برگرفته از قرآن است؛ در قرآن کريم کسي که جيبش خالي است کيفش خالي است گاهي به فقير گاهي به مسکين، گاهي به ﴿خَشْيَةَ إِمْلاق﴾, ياد ميکند.
در نهج البلاغه هم که «إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَة» ببينيد هرگز تعبير به گدايي و نداري و اينها نيست، چون نداري يعني نداری، بار علمي و آثار ديگري ندارد؛ اما «املاق»؛ يعني چاپلوسي و تملّق!
کسي که جيبش خالي است کيفش خالي است ناچار به تملّق است. اينکه فرمود: ﴿وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاق﴾, نگفت «خشية فقدانٍ» از گراني و نداري! ترس از تملّق؛ انساني که جيبش خالي است اهل املاق و تملّق و چاپلوسي است.
فرمود شما عزيز و کريم هستي، مبادا ـ خداي ناکرده ـ از کسي تملّق کني، چاپلوسي کني. وجود مبارک حضرت امير هم در نهج البلاغه فرمود: «إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَة»، اگر خشية املاق است، در آستانه اين هستيد که ـ خداي ناکرده ـ تملّق بگوييد و چاپلوسي کنيد فوراً با خدا تجارت کنيد و صدقه بدهيد. حالا صدقه، مهمترين صدقه صدقات علمي و فکري است که آدم بتواند جان عدهاي را با راهنماييهاي علمي حلّ کند. نشد، صدقه مالي بدهد؛ «إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَة».
اينجا حضرت فرمود شما کمربندي بايد داشته باشيد؛ حالا ميخواهيد يک مسئله رياضي حلّ کنيد آن کمربند متقن قواعد رياضي کمربند شماست. بخواهيد مسئله فقهي حلّ کنيد، آن منابع و مباني قوي فقهي کمربند شماست که بيگانه نيايد و آشنا نرود، شما بستهبندي کنيد و تحويل بدهيد.
فرمود «حزم و زيرکي» به اين معناست. اين کمربند را ميگويند «حازم». تنگ اسب را ميگويند «حازم» که بار نيفتد. کمر هم آسيب نبيند، اين را ميگويند «حازم» و اين مبناي فکري کمربند است.
فرمود اگر ميخواهيد پيروز باشيد چه در مسائل خانوادگي، چه در مسائل اجتماعي، چه در مسائل سياسي يک کمربند فکري بايد داشته باشيد. «الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ»؛ يک آدم بسته و متحرّک و ساکن، اين شخص جامد است.
فرمود شما بايد چندين مبنا را فحص کنيد تا کمربندتان را پيدا کنيد، بايد جولان بدهيد، فکر بدهيد؛ فکر بسته هرگز به کمربند دسترسي پيدا نميکند. بايد جَولان داشته باشيد مباني ديگران را، منابع ديگران را، نقد ديگران را، اشکالات و تأييد و تقويت ديگران را همه را دور بزنيد تا کمربندي انتخاب بکنيد و دور انديشه خود را ببنديد.
يک انسان بستهفکر چگونه ميتواند کمربندي درست کند؟! فرمود ظفر به حزم است و حزم به اجاله رأي است و رأي به تحصين اسرار است، تحصين اسرار. «حصن»؛ يعني قلعه و دژ. يک قلعه اساسي است به نام «کَلِمَةُ لا إِلَهَ إِلا الله حِصْنِي» که در حديث نوراني «سلسلة الذهب» امام رضا(سلام الله عليه) هست، فرمود اين دژ قلعه است و دژبان آن هم خداست، چون خدا فرمود: «کَلِمَةُ لا إِلَهَ إِلا الله حِصْنِي»، هر کس هم وارد اين حصن شد و اين کلمه را گفت، اين حصن چون حصن من است من دژبان او هستم.
نه او به خودش اجازه ميدهد که بيراهه برود و نه اجازه ميدهد راه کسي را ببندد، چون وارد قلعه شد و امام هشتم هم فرمود امامت و رسالت و ولايت اين درِ ورودي است؛ يعني اگر وجود مبارک پيغمبر درباره حضرت امير(عليهما السلام) فرمود: «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌ بَابُهَا»;خود اين چهارده معصوم، خود نبيّ و رسول و وليّ و امام معصوم اينها باب توحيد هستند، از اين راه انسان ميتواند موحّد بشود خدا را بشناسد، اينها دَر هستند، شرط هستند: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِن شُرُوطِهَا». اين يک حصن است.
دوم اينکه انسان راز خود را براي هر کسي باز نميکند. مهمترين راه براي پيروزمندي يک متفکر از دخالت وساوس اين است که راه خود را براي شيطان باز نکند. اين يعني چه؟ اگر کسي بيراهه رفت و ـ خداي ناکرده ـ مال حرام خورد، او شريک اوست و شريک در تمام کارهاي انسان راه پيدا ميکند. مگر ممکن است کسي مال حرام بخورد و شيطان شريک انديشه او نشود؟ اين سيزده قسم مغالطه همه از شيطان است، وگرنه نه از طرف فرشتههاست نه از طرف انبياست. ﴿إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِمْ لِيُجادِلُوكُم﴾همين است.
حجتالاسلام محسن قرائتی رئیس ستاد اقامه نماز، مهمان این هفته برنامه تلویزیونی “دستخط” بوده است.
برخی ازپاسخ های جالب آقای قرائتی در برنامه دست خط
جدای از عملکردها، فضای فرهنگی کشور را نگاه کنیم. به عنوان کسی که هنوز کار فرهنگی میکنید، فضای فرهنگی کشور چقدر مورد قبول است؟
به نظر شما نهاد روحانیت در این زمینه خوب عمل کرده است؟
مانند بقیه نهادها؛ برخی خوب عمل کردند و برخی بد عمل کردند. روحانیت هم همانند بقیه مردم هستند. آدمهایی هستند که خیلی خوب عمل کردند. هفته پیش زندگی آیتالله مومن را که تلویزیون نشان میداد، من بچه بودم ایشان مجتهد بود. خانه خیلی از علما نیم قرن و یا کمتر و یا بیشتر تغییر نکرده است. البته آدمهایی هم هستند که بعد از دو الی سه سال مبلمان و ماشین آنها تغییر میکند. مردم باید انتخاب کنند دیگر، یک نانوائی نان خوشمزه پخت نکند به نانوائی دیگری میروند. مردم هم مجبور نیستند پای کسی بایستند.
اقامه میبندند، اگر خوشتان آمد به مسجد میروید و اگر خوشتان نیامد به مسجد دیگری میروید. آزادی است دیگر.
یک جملهای دارید که میگویید آخوندی که دنبال خط و ربط سیاسی رفت حرف او را کمتر میشنوند.
بله.
این بیشتر اثر ندارد به نظر شما؟
خیلیها به من این را میگویند ما شما را که دوست داریم برای این است که در معده سیاسیون هضم نشدهاید. من حرف سیاسیها را میفهمم ولی حاضر نیستم جذب اینها شوم. در نامه 25 نهجالبلاغه هم حضرت علی (ع) به مسئول زکات میگوید جایی برای زکات میروید منزل کسی نخواب. اگر خانه آقای الف خوابیدید، فردا از خانه آقای ب زکات خواستید میگوید این در منزل آقای الف خوابیده و این را کانالیزه کرده است. کنار چشمه آب بروید و آن جا خیمه بزنید و زندگی کنید که فردا متهم نشوید.
رفته رفته بعد از انقلاب قدری روحانیت مجبور شد در کارهای سیاسی و اجرایی وارد شود که به خاطر یکسری اتفاقات بود که ابتدای انقلاب رخ داد. ولی قبول دارید که همین باعث شده، به مرور زمان حرفهای آنها کمتر شنیده شود یا اثرگذاری کمتر شود؟
بله، این متاسفانه وجود دارد. آن روحانیونی که آقا بردند هنوز آقا هستند و آن روحانیونی که کارمند شدند، دیگر نگاه روحانی به آنها نمیشود بلکه نگاه کارمند میشود که صبح ساعت 8 کارت میزند و غروب ساعت 4 هم کارت میزند؛ مانند اداره قند و شکر بلژیک! ما فراموش نکنیم آقا هستیم، کارمند نیستیم. آقا هستیم ولی به دلیل وظیفه شرعی کار هم میکنیم چون در جمهوری اسلامی «بر» است و «تعاونوا علی البر» مطرح است؛ حالا یکی در سپاه رفته، یکی از سازمان عقیدتی سیاسی رفته، من خودم در نهضت سوادآموزی رفتم، اما باید آقا باشیم.
ولی این سمت هیچ وقت شما را از کار اصلیتان جدا نکرد.
نخیر. روحانیون باید رابطه خود را با مردم برقرار کنند. قرآن میگوید آخوند خوب سه شرط دارد. از مردم باشد، در مردم باشد، با مردم باشد. آخوند خوب این است ولی او، من نیستم.
گفته بودید من ماندهام که در مدارس ما دختر و پسر جدا هستند که هیچ شهوت جنسی ندارد و در دبیرستان هم جدا هستند، ولی در دانشگاه مختلط هستند و این درست نیست.
الان هم میگویم این درست نیست.
برخی میگویند در دانشگاه نمیتوان چنین کاری کرد.
چرا نمیشود؟ در اتوبوسها چطور جدا هستند؟ در حرم امام رضا(ع) چطور مردها از این در میروند و زنها از در دیگر میروند؟ در دانشگاه یکشنبه صبح مردها بیایند و یکشنبه غروب زنها بیایند. چه میشود؟ رضاشاه کوه را سوراخ کرد و تونل ساخت، خودمان بیعرضه هستیم.
یعنی اگر این کار را کنیم خیلی از مشکلات ما حل میشود؟
ما دنبال خیلی نیستیم، ما دنبال یک درصد هستیم. امام خمینی (ره) در رساله تحریرالوسیله نوشته که اگر بتوانید چند دقیقه گناه را کم کنید وظیفه شما است. ما میتوانیم کاری کنیم که اگر این آقا سه ساعت گناه میکند، دو ساعت و نیم بشود و این وظیفه ما است. آقایی یک لیتر عرق میخورد ولو ظرف او را بگیریم در خانه عرق میخورد ولی از اینجا تا خانه هم عرق خوردن او را چند دقیقه عقب میاندازیم و هم به جای یک لیتر، نیم لیتر میخورد. این هم باز وظیفه ما است.
خیلی از ماها نگران تربیت فرزندان خود در این فضای فرهنگی هستیم. به عنوان کسی که از جوانی با قرآن و تعلیمات دینی گره خوردهاید، چه کار باید کرد؟
اولاً خوشا به حال اینها که نگران هستند؛ اگر بیغیرت باشند باید غصه خورد. پدر و مادر باید برای فرزند خود دغدغه داشته باشد و این خیلی خوب است، این نگرانی خوب است. دغدغه هم خوب است. زمانی که بچه بودم برخی میخواستند فحش دهند میگفتند ای بیدرد! این یعنی بیغیرت است. اصل این نگرانی خوب است. قران هم آیهای دارد که روز قیامت بهشتیها از هم میپرسند، چطور ما بهشتی شدیم؟ میگوید یکی این است که دغدغه بچههایمان را داشته است.
یعنی ما در خانه مشفق بودیم، دغدغه و دلهره داشتیم. فقط منظور فرزند نیست بلکه خواهر، برادر، همسایه و فامیل هم شامل میشود. بالاخره 4 تا پولدار در خانواده هستند 20 جوان هم در فامیل هستند. برای این جوانان فامیل کاری کنند. بخشی از مشکلات جامعه برای تحریم و فشار آمریکا است؛ بخشی هم از بیغیرتی برخی است. اینکه 10 کیلو برنج نیاز دارد ولی احتمال میدهد برنج گران شود 30 کیلو برنج میخرد. یک کیلو یک کیلو بخرید چه میشود؟ میگویند اگر سکنجبین ترشی زیادی دارد، شکر آن را زیاد کنید. زمان ما مسئله فضای مجازی، ماهواره، اینترنت و شهوت و شیطان و عقب افتادن ازدواج، فشارها و غفلتها و شهوتها و عملکرد برخی مسئولین اینها همه سرکههایی است که در دیگ جمهوری اسلامی ریختند و این دیگ ترش شده است، ما باید شکر را اضافه کنیم. یعنی وقت خصوصی بگذاریم. چطور برای جسم فرزند خودتان دکتر خصوصی میگیرید و وقت خصوصی میگذارید.
شبهه همانند تیغی در پاها است که نمیتوانید راه بروید. تیغ در فکر برود درست فکر نمیکنید، بدبین میشوید.
اسلامشناسی را دعوت کنید و بگویید پسر من 5 تا اشکال دارد و اینها را پاسخ دهید. قدری مراکز دینی خود را تغییر دهیم. جاذبه مساجد باید خوب باشد. که الان کم شده است. بله. به خاطر اینکه به پیرمرد نگاه میکنید، موذن 80 ساله، مکبر 80 ساله و همه سن بالا هستند و اجازه نمیدهند بچه آنجا فعالیت کند.
راهپیمایی اربعین چرا گل کرد؟ چون هر موکبی خودش فعالیت میکند و آقا بالاسر ندارد. عاشورا چرا این میزان گل میکند چون بچههای هیات خودشان هیات را برپا میکنند. اما در مسجد راهبندان است، یا خادم نمیگذارد، یا آقا نمیگذارد، یا هیات امنا نمیگذارد. طوری است که وقتی جوان به مسجد میآید، میبیند کسی او را تحویل نمیگیرد در نتیجه میرود بیرون مسجد هیات میزند. بچه را باید آزاد گذاشت.
اگر منکر انجام داد باید تذکر داد والا باید تغییر و تحول انجام شود. تمام مساجد ما باید هر کدام از پیشنمازها که سنشان به جایی رسیده که توان ارتباط با نسل جوان را ندارند، این آقای پیرمرد امام جماعت باشد اما یک طلبه خوش سلیقه جوان را بیاورد و او نفر دوم باشد. که بتواند ارتباط بگیرد. بله، ارتباط بگیرد که چه کسی در محله بیمار است به عیادت آن برویم، چه کسی شاگرد اول شد، از او تشکر کنیم.
چه کس چه مشکلی دارد، چه کسی قرضالحسنه میخواهد… یعنی هر پیری با یک جوان شریک شود.
قرآن میگوید پیر و جوان شریک شوید. به ابراهیم (ع) میگوید شما 100 سال دارید، اسماعیل هم 13 ساله است. صد ساله و 13 ساله با هم کمک کنید و مسجدالحرام را تطهیر دهید.
این به کارهای اجرایی کشور هم بازمیگردد.
بله، ما قرآنی نشدیم. هنوز اسلام در ما نرفته است. مسلمان هستیم ولی اسلام در ما نفوذ نکرده است. ممکن است یک زمانی من به استخر بروم. من داخل آب رفتم ولی این آب استخر درون بدن من نرفته است. قرآن میگوید مردم داخل دین شدند و در جای دیگر میگوید، ایمان در قلوب نرفته است. مردم در دین آمدهاند ولی دین در دل مردم نرفته است.
اهمیت عضویت در مرکز خدمات
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مدرسه علمیه کوثر ورامین حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای پرویز حسین زاده مسئول محترم نمایندگی مرکز خدمات شهرری در جلسه ای که امروز در مدرسه علمیه کوثر ورامین برگزار شد گفت : دشمن برای جدایی مردم از دین دو هدف را دنبال می کند که اولین هدف دشمن جدا کردن مردم از ولی امر و رهبرشان می باشد .
وی افزود : دومین هدف آنها جدا کردن مردم از وادی عصمت و کشاندن آنها به واد گناه می باشد و مردمی که غرق در گناه باشند و پشتیبان ولایت فقیه خود نباشند جامعه خود را از دست خواهند داد .
حجت الاسلام حسین زاده با بیان توضیحاتی در مورد مرکز خدمات حوزه های علمیه گفت : مرکز خدمات در سال ۷۳ و به دستور مقام معظم رهبری ( مدظله العالی) تاسیس شد .
مسئول نمایندگی مرکز خدمات شهرری با بیان انواع خدمات ارائه شده در این مرکز اظهار داشت : در حال حاضر در مرکز خدمات ۷۰ نوع خدمت به طلاب و خانواده های ایشان ارائه می شود .
وی ادامه داد: خدمات مرکز ، مختص طلاب شیعه نیست بلکه تمامی طلاب چه سنی باشند یا از طلاب خارج از ایران مثل یمن ، عراق ، عربستان ، نیجریه و … باشند از خدمات این مرکز بهرمند می شوند .
مسئول نمایندگی مرکز خدمات شهرری ضمن توصیه به طلاب برای عضو شدن در این مرکز بیان داشت : بهتر است که طلاب کد مرکز خدمات خود را دریافت کنند چرا که مرکز خدمات به ثبت احوال و شورای مدیریت لینک شده است .
پرویز حسین زاده در پایان گفت : هدف مرکز خدمات حمایت از طلاب است .
طلبه باید محقق باشد نه متتبع
آیت الله محمد هادی معرفت محقق علوم قرآنی در جلسه اخلاق که در مدرسه علمیه کوثر ورامین برگزار شد گفت : از منظر قرآن کریم دو چهره برای عالَم می توان معرفی کرد .
وی ادامه داد : مُلک و ملکوت دو چهره ای هستند که در سوره ملک و یس به نام عالَم معرفی شده است .
آیت الله معرفت گفت : عالَم یک کتاب تکوینی است و هر انسانی نسبت به دانایی خودش عالِم است که جزء عالَم محسوب می شود و چیزی در عالَم وجود ندارد که از علم بری باشد بلکه هر جای عالَم را که بنگریم علم است .
این محقق علوم قرآنی با بیان این که در علم آموزی معلوم ها را باید طبقه بندی کرد گفت : از نظر کمی و کیفی تمام معلومات آفاق محدودند اما معلومات نامحدود و نورا نی هم در این عالم وجود دارد که وجود نورانی اهل بیت ( ع) هستند .
وی افزود : به عنوان مثال وجود نورانی امام حسن عسگری (ع) معلومی است که برای شناخت ایشان تلاش و معرفت نیاز است .
آیت الله معرفت با اشاره به هفته پژوهش بیان داشت : دو روش برای مطالعه مطرح است یکی تحقیق و دیگری تتبع ، و یک طلبه باید محقق باشد نه متتبع .
وی افزود : متتبع فقط مطلب را دنبال می کند و جمع آوری می کند اما محقق بین مطالب ایجاد روابط می کند ، تحلیل می کند و در نهایت فکر ایجاد می کند .
آیت الله معرفت در پایان با اشاره به اهمیت تحقیق گفت : نقل کردن شایسته انسان نیست چرا که کوثر بودن در نقد است در نتیجه کلاسی که با نقد همراه نباشد ابتر است .
توصیه های ناب برای زندگی بهتر
علت خیلی از مشکلاتی که ما تو خونه هامون داریم، درگیری ها، بداخلاقی ها، عصبانیت ها، بی حوصلگی ها، غرغرها، دل شکستن ها و … اینه که فرشته ها تو خونه مون نیستن. تو خونه مون پر نمیزنن…ذکر نمیگن خونه ای که توش پر فرشته باشه میشه خود بهشت. پر از لطف و صفا و شادی و یاد خدا.
حالا چیکار کنیم که فرشته ها مهمون خونه مون بشن؟ چه کارایی نکنیم که فرشته ها رو پر ندیم؟
۱_ حدیث کسا زیاد بخونیم.
۲_ سعی کنیم نمازها تا جای ممکن اول وقت باشه.
۳_ نماز قضا داشتن خیییلی اثر بدی داره
۴_ چیز نجس تو خونه نگه نداریم. همه جای خونه مون همیشه پاک پاک باشه.
۵_ توی خونه داد نزنیم. حتی با صدای بلند هم حرف نزنیم. فرشته ها از خونه ای که توش با صدای بلند صحبت بشه میرن.
۶_ حرف زشت و غیبت و دروغ و مسخره کردن و اینا هم که مشخصه.
۷_ سعی کنیم طهارت چشم و گوش و زبان و شکممون رو تا جای ممکن تو خونه حفظ کنیم.
۸_ وقتی وارد خونه میشیم با صدای واضح سلام کنیم. حتی اگه هیچ کس نیست.
توصیه های آیت الله فاطمی نیا
برخی مسئولین، حتی اسم بردن از اسلام را، تحجر و کهنه گرایی می دانند// هنوز معنای اخلاق مشخص نشده است
علامه مصباح: در دیدار با مسئولان برگزاری همایش اخلاق و رسانه بعد از انقلاب علیرغم پیشرفت چشمگیر در همه زمینه ها، در زمینه اخلاق، پیشرفت چندانی نداشتهایم، بلکه در برخی زمینهها، پسرفت نیز داشتهایم باید ضعفها و کمبودها را شناسایی کنیم؛ برخی مسئولین ماننددکتری هستند که خود به نوعی بیماری مبتلا باشند، ولی آن بیماری را نشناسند و ندانند که بیمار هستند، بلکه آن بیماری را عین صحت و سلامت بدانند؛ در زمینه فرهنگ نیز نه تنها برخی مسئولین، ضعف را نمی شناسند، بلکه آن را نقطه قوت بر می شمارند!!!
لذا به جای خدمت به جامعه، خیانت می کنند.
هنوز معنای اخلاق، روشن نیست ؛ آیا اخلاق، به معنای لبخند زدن به همگان و راضی نگه داشتن آن ها – ولو با فریب و دروغ – است؟!
آیا اخلاق به معنای تساوی، عدالت و برابری است؟! آیا به معنای تغییر رفتار یا تغییر ارزشها بلکه تغییر باورهاست؟!
اخلاق، کجای دین قرار دارد؟ ارتباط اخلاق با باورها و اعتقادات مذهبی چیست؟
متأسفانه بعد از گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی، هنوز حتی پرسشهای این موضوع به خوبی تنظیم نشده است، چه رسد به پاسخهای روشن و جامع عدم رعایت اخلاق توسط برخی از مسئولان، نتیجه عدم تلاش در این زمینه است؛ لذا در بین مسئولان افرادی هستند که انقلاب اسلامی را انقلابی مانند سایر انقلابهای دنیا میدانند و آن را صرفا به عنوان تحولی سیاسی ارزیابی میکنند که طی آن قدرتی، کنار رفته و قدرت دیگری جای آن را گرفته است؛ حتی برخی مسئولین از بیان اسم اسلام نیز پرهیز دارند و برای اینکه به تحجر و کهنهپرستی متهم نشوند به جای گفتن ارزشهای اسلامی، از واژه ارزشهای ملی استفاده می کنند؛ در این چهل سال برای اخلاق، کار صحیح و جامعی صورت نگرفته است؛ لذا عدهای معتقدند میتوان دین نداشت، اما با اخلاق بود!
ما به عنوان مسلمانی که پیامبرشان، هدف بعثت خود را اتمام مکارم اخلاق ذکر می کند، در این زمینه بسیار ضعف و کمبود داریم.
یکی از وظایف رسانه این است که همین دغدغه و کمبود اخلاق را با ادبیات صحیح و بر اساس درک اقشار مختلف، به مردم جامعه منتقل کند تا در قدم اول، همه متوجه باشیم که در زمینه اخلاق کمبود داریم؛ باید برای سوالات در زمینه اخلاق، پاسخ های صحیحی بیابیم و بدانیم ملاک خوب بودن و بد بودن و به عبارتی فلسفه اخلاق چیست؟
سخنرانی علامه مصباح 13 آذرماه 97
<< 1 ... 7 8 9 ...10 ...11 12 13 ...14 ...15 16 17 ... 71 >>