تولد مهدی موعود(عج), به عنوان دوازدهمین پیشوای شیعیان, با نشانه هایی چون: نهمین فرزند امام حسین(ع), چهارمین فرزند امام رضا(ع) و… مشهور شده بود و مسلمانان حتی حاکمان, آن را بارها از زبان راویان و محدثان شنیده بودند و می دانستند که تولد این نوزاد با این ویژگیها از این خانواده بویژه خانواده امام حسن عسکری(ع) بیرون نیست و روزی فرزندی از آن خانواده به دنیا خواهد آمد که حکومت عدل و داد بر پا خواهد کرد و ضمن فرمانروایی بر شرق و غرب, بنیاد ظلم را بر خواهد انداخت.
از این روی بر فشارها و سخت گیری های خود نسبت به امام حسن عسکری(ع) می افزودند مگر بتوانند با نابودی ایشان از تولد مهدی(عج) و تداوم امامت جلو بگیرند. اما برخلاف برنامه ریزیها و پیشگیریهای دقیق و پی در پی آنان, مقدمات ولادت امام زمان(عج) آماده شد و توطئه های دشمنان راه به جایی نبرد.
امام هادی(ع), در زمان حیات خویش می دانست که آخرین حجت خدا در زمین از نسل اوست. از این روی در مسأله ازدواج فرزند برومند خود حسن بن علی اهتمام تام داشت و برای روییدن و رشد آن شجره طیّبه به دنبال سرزمینی طیّب و طاهر می گشت.
داستان ازدواج امام حسن(ع) به دو گونه روایت شده است؛ لکن آنچه با قرائن و روند طبیعی مسأله سازگارتر می آید آن است که: خواهر امام هادی(ع) حکیمه خاتون کنیزان فراوان داشت. امام هادی(ع) یکی از آنان را به نام (نرجس) که از آغاز زیر نظر وی فرائض و معارف دینی را به درستی فرا گرفته بود به نامزدی فرزندش در آورد وبا مقدماتی که در کتابهای تاریخی آمده است به عقد ازدواج امام حسن(ع) در آورد.
مدتی از این ازدواج مبارک گذشت دوستان و شیعیان در انتظار ولادت آخرین ستاره امامت روز شماری می کردند و نگران آینده بودند. امام حسن(ع) گه گاه نوید مولودش را به یاران می داد:به زودی خداوند به من فرزندی خواهد داد و لطف و عنایتش را شامل من خواهد کرد.
به یاران امید و بشارت می داد که هیچ نقشه و مکری نمی تواند جلو این قدرت و حکمت خداوندی را بگیرد وروزی این وعده به تحقق می رسد.
از آن سو دشمن نیزآنچه در توان داشت به کار گرفت تا این وعده بزرگ الهی تحقق نیابد: قابله های فراوانی در خانواده های منسوب به امام حسن(ع) بویژه در منزل امام(ع) گمارد امام را بارها به زندان افکند مأمورانی را گمارد که اگر فرزند پسری در خانه امام دیدند نابودش کنند .
اما بر خلاف این تلاشها, نرجس خاتون حامل نور امامت شد و جز امام حسن(ع) و افراد خاصی از وابستگان و شیعیان آن حضرت از این امر آگاه نشدند.
جمعه پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ هجری در شهر سامرا حضرت مهدی (عج) چشم به جهان گشود.۱
حکیمه دختر امام محمد تقی (علیه السلام) نقل می کند که امام حسن عسکری (علیه السلام) مرا خواست و فرمود : عمه امشب نیمه شعبان است نزد ما افطار کن که خدواند در این شب فرخنده شخصی را متولد می سازد که حجت او در روی زمین می باشد .
عرض کردم : مادر این فرزند مبارک کیست؟ فرمود : نرجس. گفتم : فدایت شوم اثری از حاملگی در این بانوی گرامی ندیدم!
فرمود : برای همین می گویم نزد ما باش.
وارد خانه شدم سلام کردم بانوی عالی مقام نرجس خاتون آمد کفش از پای من بیرون آورد و گفت: ای بانوی من شب بخیر!
گفتم: بانوی من و خاندان ما تویی! گفت:نه، من کجاو این مقام بزرگ؟
گفتم : دخترجان امشب خدواند پسری به تو عنایت می فرماید : که سرور دوجهان خواهد بود.
تا این کلام ازمن شنید با کمال حجب و حیا نشست.
پس از اقامه نماز افطار کردم و خوابیدم، سحرگاه برای انجام نماز شب برخاستم. بعد از نماز دیدم نرجس خوابیده و از وضع حمل او خبری نیست.پس از تعقیب نماز دوباره خوابیدم که پس از لحظه ای با اضطراب بیدار شدم دیدم نرجس نیز بیدار است ولی هیچگونه علامتی در وی مشهود نیست .
نزدیک بود که
سرم را می زنم از بی کسی گاهی به درگاهی
نه با خود زاد راهی بردم از دنیا، نه همراهی
اگر زاد رهی دارم همین اندوه و فریاد است
“نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی”
غروبی را تداعی می کنم با شوق دیدارش
تماشا می کنم عطر تنش را هر سحرگاهی
دلم یک بار بویش را زیارت کرد… این یعنی
نمی خواهد گدایی را براند از درش شاهی
نمی خواهم که برگردد ورق، ابلیس برگردد
دعای دست می گویی، چرا چیزی نمی خواهی؟
از این سرگشتگی سمت تو پارو می زنم مولا!
از این گم بودگی سوی تو پیدا می کنم راهی
به طبع طوطیان هند عادت کرده ام ، هندو
همه شب رام رامی گفت و من الله اللهی
هلال نیمه ی شعبان رسید و داغ دل نو شد
دعای آل یاسین خوانده ام با شعر کوتاهی
اگر عصری ست یا صبحی تو آن عصری تو آن صبحی
اگر مهری ست یا ماهی تو آن مهری تو آن ماهی
دل مصر و یمن خون شد ز مکر نابرادرها
یقین دارم که تو آن یوسف افتاده در چاهی
علیرضا قزوه
ای پدر هنگام رخصت دیر شد
دل از این ویرانه دیرم سیر شد
تا به کی بینم ترا تنها و فرد
اندر این صحرا میان صد نبرد
رخصتی ده تا کشم تیغ از نیام
آتش اندازم در این قوم لعام
شاهزاده پیش آن شاه ایستاد
سر برهنه کرد و در پایش فتاد
با پدر می گفت کای سلطان من
چیست سلطان ، ای تو جان جان من
جان به لب آمد مرا از انتظار
رخصتی آخر مرا در کارزار
لاابالی گشته ام صبرم نماند
مر مرا این صبر در محنت نشاند
ای پدر دیگر نماندم طاقتی
از برای خاطر حق رخصتی
شاهزاده پیش شه در التماس
هفت گردون در ثنا و در سپاس
مدتی بُود پیش آن شه زین نسق
دل کباب و جان نهاده بر طبق
چون چنین دیدش شهنشاه جهان
دیده ها را کرد سوی آسمان
کای خدا ای پادشاه جسم و جان
ای تو دانا هم به پیدا هم نهان
گر چه جان من علی اکبر است
جان ولی در راه تو اولی تر است
دیده شده در مثنوی طاقدیس ، مولا احمد نراقی.
دیدار شرکت کنندگان در مسابقات بین المللی قرآن با رهبر انقلاب /29 اردیبهشت 95
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع شرکتکنندگان در سی و سومین دورهی مسابقات بینالمللی قرآن کریم، ایمان به خدا و کفر به طاغوت را مبنای اصلی و واقعی اقتدار دانستند و با تأکید بر اینکه آمریکا «طاغوت اعظم» و «شیطان اکبر» است، گفتند: امروز مهمترین وظیفهی علما، روشنفکران و نخبگان، «روشنگری» و «جهاد تبیینی» در قبال فریبکاریهای طواغیت است و امت اسلامی نیز باید فریب وعدههای قدرتها را نخورد و از تهدیدهای آنها هم نهراسد.
رهبر انقلاب اسلامی ضمن قدردانی از برگزارکنندگان و دستاندرکاران این مسابقات، قرآن را محور «وحدت امت اسلامی» خواندند و افزودند: در شرایطی که سیاستهای استکبار بر ایجاد اختلاف و درگیری میان مسلمانان استوار است، امت اسلامی باید با تمسک به این نعمت بزرگ الهی در مسیر وحدت و انسجام حرکت کند.
حضرت آیتالله خامنهای یکی از برکات جلسات قرآنی را انسِ قشرهای مختلف مردم بهویژه جوانان با قرآن برشمردند و خاطرنشان کردند: امت اسلامی، امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند تعالیم و مفاهیم و معارف قرآن است زیرا واقعیات زندگی مسلمانان، فاصلهی زیادی با قرآن دارد.
ایشان با اشاره به تلاش گستردهی قدرتهای طاغوتی برای ضربه زدن به اسلام و امت اسلامی، گفتند: آنها میدانند که اگر مسلمانان قدرت داشته باشند و صدای آنان رسا و بلند باشد، قادر به ظلم به ملتها نیستند و موضوع فلسطین بهعنوان غصب یک کشور اسلامی به فراموشی سپرده نخواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی، رمز غلبه بر این توطئهها را تمسک به قرآن و بهدست آوردن مبانی اصلی قدرت دانستند و افزودند: قدرت واقعی در «ایمان و پایداری» و «کفر به طاغوت» است.
حضرت آیتالله خامنهای با اظهار تأسف از تمسک برخی کشورهای اسلامی به طاغوت به جای تمسک به خدا، تأکید کردند: کشورهایی که در منطقه، مجری سیاستهای آمریکا هستند، در واقع به امت اسلامی خیانت و زمینهی نفوذ آمریکا را فراهم میکنند.
ایشان، ایمان و پایداری ملت ایران و ایستادگی آنان در مقابل زیادهخواهیهای آمریکا را عامل اصلی اقتدار جمهوری اسلامی ایران دانستند و تأکید کردند: علت هراس قدرتها از ملت ایران و انواع توطئهها ضد این ملت، اقتدار بر مبنای اسلام است و دشمن از «اسلام مقتدر» و «اسلام شجاع» میترسد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه مواضع و عملکرد صادقانهی جمهوری اسلامی ایران، عامل اصلی تاثیرگذاری ایران در میان مسلمانان و یکی دیگر از عوامل اقتدار نظام اسلامی است، خاطرنشان کردند: تاکنون نه وعدههای طواغیت توانسته ملت ایران را فریب دهد و نه تهدیدهای آنها موجب ترس ملت شده است.
حضرت آیتالله خامنهای یکی از نیازهای مبرم دنیای اسلام را، فریب نخوردن در قبال وعدههای قدرتها و نهراسیدن از تهدیدهای آنها دانستند و افزودند: امروز مهمترین وظیفهی همه در امت اسلامی بهویژه علما، روشنفکران و تحصیلکردگان کشورهای اسلامی، مبارزه برای روشنگری و جهاد تبیینی دربارهی حقایق دنیای اسلام است.
ایشان، ظهور گروههای تروریستی تکفیری در منطقه و ایجاد جنگ و اختلاف میان مسلمانان به نیابت از دشمنان را نتیجهی گمراهی و فقدان روشنگری برشمردند و گفتند: باید از محافل قرآنی برای روشنگری استفاده کرد و کسانی که از کشورهای مختلف به این محافل میآیند، باید ملتهای خود را ارشاد و آگاه کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه کمک و نصرت الهی منوط به حرکت ملتهای اسلامی است و این حرکت در گرو جهاد تبیینی است، خاطرنشان کردند: تردیدی وجود ندارد که «جبههی کفر» سرانجام در مقابل «جبههی اسلامی مبارز و مجاهد» وادار به عقبنشینی خواهد شد.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین محمدی نمایندهی ولیّ فقیه و رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه، شعار سی و سومین دورهی مسابقات بینالمللی قرآن کریم را «یک کتاب، یک امّت» خواند و گفت: در این دوره از مسابقات ۱۳۰ نفر در رشتههای حفظ و قرائت قرآن از ۷۰ کشور شرکت کردند.
وی با گرامیداشت یاد و خاطرهی شهدای فاجعهی منا بهویژه شهدای قرآنی، خاطرنشان کرد: حضور قاریان روشندل از کشورهای مختلف برای نخستین بار، تجلیل از خانوادههای شهدای قرآنی و شهدای مدافع حرم، فراخوان مقالات و پژوهشهای قرآنی و برپایی نمایشگاه و محافل قرآنی از جمله فعالیتهای انجامگرفته در سی و سومین دورهی مسابقات بین المللی قرآن کریم است .
دیده شده در http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=33116
رهبر انقلاب در دیدار با اساتید، فضلا و طلاب نخبهی حوزه علمیه قم در ذیل شرح حدیثی، توصیهی مرحوم آیتالله بهجت را برای خواندن دعای«یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک» بیان کردند و فرمودند: «مرحوم آقای بهجت (رضوان الله تعالی علیه) می فرمودند این دعا را زیاد بخوانید: «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک».
ممکن بود یک اشکال مقدّری وجود داشته باشد، ایشان به آن هم جواب میداد. ممکن بود کسی بگوید وقتی می گوئیم «ثبت قلبی علی دینک»، ما که دینمان درست است، منطقی است، مستحکم است، این برای آن طبقات پایین است. ایشان می فرمود در هر طبقهای که دل انسان و ایمان انسان و دینداری انسان هست، تنزل از آن طبقه، برگشت است. «ثبت قلبی علی دینک» یعنی دین را در همان طبقهی عالی نگه دار و تثبیت کن. اگر این شد، آن وقت زندگی می شود شیرین، مرگ هم مرگ راحت.
یکی از مشکلات اساسی ماها، مشکل مردن است. امام سجاد (علیه السلام) به خداوند متعال عرض می کند: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین». خب، انسان در همهی طول عمر در طریق هدایت بوده، اما باز امام دعا می کند که: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین»؛ معلوم میشود خطرناک است. حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است کس ندانست که آخر به چه حالت برود»
دیده شده در http://farsi.khamenei.ir
شعبان ماه عاشقانهها
یکی از به یادماندنیترین خطبههای نماز جمعه تهران به امامت حضرت آیتالله خامنهای نماز جمعهایست که پس از برگزاری دهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری در روز ۲۹ خرداد ۸۸ اقامه شد. در فاصلهی یک هفته میان برگزاری انتخابات ۴۰ میلیونی و نماز جمعه، اتفاقات عجیب و بسیار نگران کنندهای افتاد. دو نفر از نامزدها، که خود از عناصر حاضر در انقلاب و مورد اعتماد نظام جمهوری اسلامی بودند، با بیاعتنایی به روال قانونی و زیر پا گذاشتن اخلاق و انصاف، بخشی از طرفداران خود را به حضور در خیابان فراخواندند و ناآرامی و ناامنی را در کشور رقم زدند. ابرهای فتنه آسمان شهر را پوشاند و وسوسههای شیطان در خیابانها اردوکشی میکرد و همهی دلسوزان و معتقدان به اسلام و انقلاب دچار اضطراب و نگرانی بودند. در چنین شرایطی همهی چشمها و گوشها از دوست و دشمن در انتظار بیانات و مواضع امام امت و امام جمعه تهران بود.
رهبر انقلاب اما پیش از ورود به شبههها و چالشها که فضای سیاسی کشور را غبارآلود کرده بود، از تقوا و سکینه و آرامش سخن میگویند و راه دستیابی به آن را مورد تأکید قرار میدهند: «یاد خدا».
۱.یاد خدا : بهخصوص برای شما جوانهای عزیز «یاد خداست که دلها را در ماجراهای طوفانی دنیا و زندگی حفظ میکند. یاد خدا را مغتنم بشمارید… من به شما عرض بکنم از اول انقلاب تا امروز - که سی سال میگذرد - در حوادث گوناگون، حوادثی که بعضی از آنها میتوانست یک ملت را، یک نظام را از جا بکند، میتوانست یک کشور را دچار دریای طوفانیای بکند که ندانند چه میکنند و چه باید بکنند اما این کشتی استوار که متکی به ایمانهای شما، به ارادهی شما، به دل نورانی شما به ذکر خدا متکی بود، در این طوفانهای گوناگون اندک اضطرابی پیدا نکرد. این نشانهی رحمت الهی است؛ این نشانهی تفضلات خداوند به شما ملت عزیز است… مبادا یاد خدا از دلها برود. بهخصوص به شما جوانهای عزیز در سراسر کشور و هر جا که هستید عرض میکنم: جوانها! این دلهای پاک را، این دلهای نورانی را، این دلهای نرم را مغتنم بشمرید؛ آنها را با یاد پروردگار سیراب کنید؛ آنها را از ذکر خدا لبریز کنید، که خدای متعال توجهاتش را و رحمتش را بر این ملت مستدام خواهد کرد… این فضای معنوىِ جامعه را قدر بدانید، مبادا هیجانهای سیاسی ما را از خدا غافل کند؛ این انقلاب از اول بر پایهی ایمانهای پاک و صادق استوار شد و ادامهی این راه هم بر همین پایهی استوار قرار خواهد داشت.»(۱۳۸۸/۰۳/۲۹)
امسال هم مثل سالهای قبل با شوق به نمایشگاه کتاب رفتم . از قبل لیست کتاب های مورد نیازم را تهیه کرده بودم تا در نمایشگاه چیزی را فراموش نکنم .
شور و هیجان مردم خیلی برایم جالب بود کمتر کسی را می دیدی که یک نایلون با چند کتاب در دست نداشته باشد .من هم در بین جمعیت حرکت می کردم و سعی داشتم از وقتم به بهترین شکل استفاده کنم اما هنوز کتابی نخریده بودم .
در آن شلوغی عده ای کتابی را خریده بودند و با شوق برای یکدیگر می خواندند .
این نوع خوانش کتاب خیلی برایم جالب بود ، با خودم گفتم : چقدر خوب است که مردم ما به مطالعه علاقه دارند .
اما یک لحظه فکر کرده ، به جمعییت اطرافم نگاه کردم و با خودم گفتم : راستی با این همه جمعیت مشتاق به کتاب پس چرا سرانه مطالعه در کشور اینقدر پایین است ؟
این سوال ذهنم را درگیر کرد ، با خودم گفتم : نکند در خرید کتاب هم مانند بعضی مسائل فقط عطش داریم ؟
نکند نمایشگاه کتاب برایمان به یک فروشگاه تبدیل شده که هر سال می آییم و چند کتاب می خریم اما تا نمایشگاه بعد حتی نیمی از صفحات آن را هم نمی خوانیم .؟
با خودم گفتم : نکند آمدن به نمایشگاه ارزش شده و ارزش خواندن کتاب را در حاشیه برده است؟
سوال های زیادی در ذهنم نقش بست ، من که با شوق تمام قدم بر می داشتم فقط گوشه ای ایستاده و نظاره گر بودم و اصلا برای چند ثانیه نمی دانستم که چه کاری انجام دهم .
با خودم گفتم : خود تو از کتاب هایی که خریدی چند صفحه خواندی و چند صفحه باقی مانده ؟
پس تصمیم گرفتم از بین کتاب هایی که قصد خریدشان را دارم آن را که از همه بیشتر نیاز دارم بخرم .
یعنی به خودم گفتم : اجازه خرید یک کتاب را دارم و تا آن را تا انتها نخوانم کتاب دیگری نباید بخرم .
و رفتم و فقط و فقط یک کتاب خریدم …
نوشته شده به قلم عبدی متین .
دعای پنجم صحیفه را مکرر در مکرر بخوانید من به شما عزیزان توصیه میکنم که با صحیفهی سجادیه انس بگیرید، دعای پنجم صحیفهی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید. این دعای پنجم صحیفهی سجادیه مال ماست. همهی ادعیهی صحیفهی سجادیه همین طور است. آنجائی که ما را به یاد مرگ میاندازد، آنجائی که ما را از لغزشها برحذر میدارد، آنجائی که عظمت معنویت دستگاه الهی را، از پیغمبر و یاران و ملائکهی الهی را به رخ ما میکشد، اینها همهاش برای ما استحکامبخش است. در هر میدانی، استحکام درونی برای ما تعیین کننده است. اگر ساخت درونی - چه درون شخصىِ خود ما، درون روحی و فکری خود ما، چه درون کلیت جامعهی ما - ساخت مستحکمی بود، هیچ چیز نمیتواند در مقابلش بایستد. این، مهمترین و اولین توصیهی من به شماست. ۱۳۹۰/۱۰/۰۷ *
صحیفه سجادیه، علمالنفس است من به یکایکِ شما عزیزان توصیه میکنم تا آنجا که میتوانید، با صحیفه سجادیّه مأنوس شوید. کتاب بسیار عظیمی است. این که گفتهاند زبور آل محمّد، واقعاً همین طور است؛ پُر از نغمههای معنوی است، دعا و درس است؛ هم درس اخلاق است، هم درس علمالنّفس است، هم درس امور اجتماعی است. آنجا ملاحظه کنید: «الّلهم انی اعوذ بک من هیجان الحرص و سورة الغضب … والحاح الشهوة». یعنی یکییکی این خصوصیات معنوی و اخلاقی و این ریشههای فاسدی را که در نفس ما هست، در زبان دعا به ما معرفی میکند. شما باید علاج اینها را هم از خدا بخواهید. وقتی که با خدا راز و نیاز میکنید، از جمله چیزهایی که میخواهید، علاج همین مشکلات درونی و نفسانی است. آن جامعهای که حداقل مجموعه بزرگی از آن با این خصوصیات پرورش پیدا کند، همان جامعهای است که هیچ ترفندی در آن کارگر نخواهد شد. ۱۳۷۶/۰۹/۱۳
دیده شده در سایتhttp://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=29824
گلچینی از بیانات رهبر معظم انقلاب به مناسبت روز جانباز *
یک وقت در مورد جانبازها فکر میکردم، که به نظرم رسید گاهی فضیلت آنها از شهدا هم بیشتر است. جانباز کسی است که بعد از آنکه قسمتی از بدنش را در راه خدا داد و عضو یا اعضای شهیدی را با خودش همراه کرد و در بقیهی مدت زندگی و عمرش هم متقی و شکرگزار بود و عمل صالح انجام داد، خدای متعال در مورد اینگونه از مجروحین جنگ در قرآن میفرماید: «الّذین استجابوا للَّه و الرّسول من بعد ما اصابهم القرح للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم». کلمهی «عظیم» در پایان این آیهی شریفه، قابل تأمل است. سخنرانی در مراسم بیعت گروه کثیری از جانبازان ۲۸/۰۴/۱۳۶۸ *
قرآن کریم دربارهی آن مجاهدانی که در جنگ زخمی هم شدند - که دیگر از این بالاتر چیست؟ انسان، هم به میدان جنگ برود و هم مجروح بشود؛ مثل این عزیزان جانباز ما - میفرماید: «الّذین استجابوا للَّه و الرّسول من بعد ما اصابهم القرح»؛ کسانی که به میدان جنگ و جهاد در راه خدا رفتند و مجروح و زخمی شدند، «للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم»؛ این اجر و پاداش بزرگ برای آنها میماند؛ در صورتی که تقوا و نیکوکاری را با خودشان همراه داشته باشند. والّا اگر کسی آن مجاهدت را بکند و آن ارزش معنوی را به دست بیاورد، اما خدای نکرده آن ارزش را برای خود حفظ نکند، این خسران است. چه چیزی میتواند آن ارزش را برای ما حفظ کند؟ تقوا. به همین خاطر است که در هر نماز جمعه و در هر سورهی قرآن، «تقوا» دایماً به ما تذکر داده میشود. در اول قرآن - همین آیاتی که در اینجا تلاوت شد - صحبت از تقواست: «ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتّقین». بیانات در دیدار با گروهی از فرزندان شاهد؛ فارغالتحصیلان مقاطع مختلف دانشگاهی ۰۸/۱۰/۱۳۷۰ *
این جوانان مؤمن و نستوه، این زنان و مردان، آنهایی که شهید شدند، آنهایی که جانباز شدند، آنهایی که زندانهای سخت دوران اسارت را تحمل کردند، آنهایی که فراق عزیزان را تحمل کردند، آنهایی که سختیهای میدان جنگ را تحمل کردند و امروز شما هزار نفر از اینها را تشییع میکنید. هر یک از اینها، یک نمونهی ممتاز و عالی هستند که جا دارد هر ملتی یک نفر از این شهدا را داشته باشد، او را تجلیل کند؛ او را بزرگ بدارد و الگو قرار دهد. بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران ۱۲/۱۱/۱۳۷۵ *
جانبازان ما هنوز در میدان مقاومت و ایستادگی هستند …عزیزان جانباز بدانند که مبارزهی آنها ادامه دارد. جانبازان ما، در تمام دوران جانبازی در حال مجاهدتند. این فضیلت، مخصوص آنها و کسان و همسران و خانوادههایشان است، تا وقتی که انشاءالله سلامت و عافیت پیدا کنند. بیانات در دیدار ایثارگران، در سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی ۲۹/۰۵/۱۳۷۶ * جانبازان ماهم عمدتا از همین مجموعهی فداکار تشکیل شدهاند؛ و تا مرز شهادت هم پیش رفتند؛ منتها شهادت نصیبشان نشد و به زندگی برگشتند؛ لیکن با نقص جسمانی. اینها سلامت خودشان را فدای این راه کردند؛ بعد هم صبر پیشه نمودند. وقتی جانباز صبر میکند، وقتی پای خدا حساب میکند، وقتی یک جوان نیرومند زیبای برخوردار از محسنات طبیعی، با کوری یا از دست دادن پا، دست، کبد، سلامتی و محروم از بسیاری از خیراتی که انسان بر اثر سلامت جسمانی از آنها برخوردار میشود، در میان سایر مردم راه میرود، اما شاکر است، اما احساس سرافرازی و سربلندی میکند که در راه خدا کاری کرده؛ این قیمت و ارزشش از شهدای ما کمتر نیست و گاهی هم بیشتر است. بیانات در دیدار گروه کثیری از پاسداران، جانبازان، دانشجویان و دانشآموزان ۱۱/۰۸/۱۳۷۹
دیده شده در سایت http://farsi.khamenei.ir
امام حسین علیه السلام و واجب بزرگ اسلامی
امام حسین قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی، یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامی است، انجام دهد. این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهی از منکر است؛ بلکه خودش یک مصداق بزرگِ امر به معروف و نهی از منکر است. البته این کار، گاهی به نتیجه حکومت میرسد؛ امام حسین برای این آماده بود. گاهی هم به نتیجه شهادت میرسد؛ برای این هم آماده بود.
بیانات رهبر معظم انقلاب ۱۳۷۴/۳/۱۹ دیده شده در سایتhttp://farsi.khamenei.ir
<< 1 ... 41 42 43 ...44 ...45 46 47 ...48 ...49 50 51 ... 57 >>